پیامدهای مداخله دولت درامر تعیین مهریه

خانواده رکن طبیعی واساسی اجتماع است.هریک از زن ومرد بعنوان ارکان اصلی خانواده دارای حقوق وتکالیفی هستند که برقراری تعادل دراین حقوق وتکالیف بدون شک ضامن استحکام وثبات خانواده است وعدم تعادل، با ایجاد حس خشم درونی بواسطه احساس نابرابری وتبعیض می تواند از عوامل بی ثباتی وازهم گسستگی این نهاد باشد.دراین میان حقوق مالی زوجه وعلی الخصوص مهریه دردودهه اخیر بسیار بحث بر انگیز بوده ومورد مناقشه قرارگرفته است ودولت بدلیل تاثیرات اجتماعی آن تلاشهای متعددی برای جهت دهی به مسائل مربوط به این بخش از حقوق مالی زوجه داشته است . سوال اصلی این پژوهش آن است که آیا مداخله دولت درامر تعیین مهریه ومقررات مربوط به آن توانسته موجب استحکام وثبات نهاد خانواده گردد ؟ و هدف اصلی ازاین مداخلات کاهش مشکلات نهاد خانواده یا رفع معضلات ومشکلات دولت بوده است؟ دررهگذر پاسخ به این سوالات دراین پژوهش که به روش تحلیلی وتوصیفی به رشته تحریر درآمده، نظرات صاحبنظران حقوق وقوانین جاری کشور با موضوع مهریه ورویه قضایی دراین خصوص مورد بررسی قرارگرفته ودرنهایت با بررسی آمارهای مرتبط به این نتیجه رسیده ایم که علی رغم توفیق دولت در کاهش آمار زندانیان مهریه با وضع قوانین محدود کننده حقوق مالی بانوان، نه تنها ازاین رهگذر توفیقی در افزایش استحکام نهاد خانواده به دست نیامده بلکه به نظر می رسد بنیان خانواده وجامعه با مخاطرات جدی مواجه شده است. لذا پیشنهاد می شود واضعان قانون با مطالعه نیازهای واقعی وتوجه به پیامدهای قانونگذاری وضروریات زندگی اجتماعی با اصلاح رویکردها، راه بر مخاطرات بیش از این بسته وجبران مافات نمایند .

کلیدواژه ها:

خانواده ، مهریه ، دولت ، ازدواج ، طلاق