بررسی تاثیر حافظه سازمانی بر چابکی سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی(مورد مطالعه: بانک سپه)

در عصر کنونی پاسخگویی، شایستگی، انعطاف پذیری و سرعت در سازمان ها و به طور کلی چابکی سازمانی برای مواجهه با چالش های محیطی ضرورتی تردید ناپذیر است که در این راستا اخیرا حافظه سازمانی مورد توجه قرار گرفته است که در چابکی و یادگیری سازمانی موثر می باشد. هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر حافظه سازمانی بر چابکی سازمانی با توجه به نقش میانجی یادگیری سازمانی کارکنان است. این پژوهش از نوع توصیفی است که به روش همبستگی انجام می شود و ازنظر هدف جزء پژوهش های کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان بانک سپه در سال ۱۳۹۹ بود که جامعه آماری برابر با ۱۷۰ گزارش شد؛ نمونه پژوهش ۱۱۵ نفر بودند که از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه چابکی سازمانی جرفی ۱۳۹۲، پرسشنامه یادگیری سازمانی نیفه ۲۰۰۱ و پرسشنامه حافظه سازمانی الفاری و همکاران ۲۰۱۴ بود. در پژوهش حاضر، پایایی و روایی پرسشنامه ها بررسی و مورد تایید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از روش تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد حافظه سازمانی بر چابکی سازمانی با توجه به نقش میانجی یادگیری سازمانی کارکنان تاثیر مثبت و معناداری دارد. حافظه سازمانی بر یادگیری و حافظهسازمانی کارکنان تاثیر مثبت و معنادار دارد. یادگیری سازمانی بر چابکی سازمانی کارکنان تاثیر مثبت و معنادار دارد. حافظه توصیفی و رویه ای بر چابکی سازمانی با توجه به نقش میانجی یادگیری سازمانی کارکنان تاثیر مثبت و معناداری دارد بنابراین تقویت حافظه سازمانی منجر به پاسخگویی بهتر سازمان و سرعت عمل آن در برابر تحولات محیطی می شود.

کلیدواژه ها:

حافظه سازمانی ، چابکی سازمانی ، یادگیری سازمانی