بررسی رابطه نظریات نیکلاس لومان و پارسونز

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 427

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_HSPR-4-41_001

تاریخ نمایه سازی: 30 آبان 1401

چکیده مقاله:

بنای با شکوه طرح واره کارکردی پارسونزی، همچنان که در دوره ای چهل ساله در میانه سده بهآرامی تطور می یافت، الهام بخش قسمت بزرگی از انتقادهایی بود که از درون و بیرون دیدگاهکارکردگرایی بر آن وارد شد. با این حال، کارکردگرایانی بودند که چندان تمایلی به کنار گذاشتنانتزاعات سطح بالا نداشتند. بلکه انتخاب بدیل، کاهش پیچیدگی و سختی بنای مفهومی همراه با نگهداشتن طرح واره کلی در سطح بالای انتزاع بود. نیکلاس لومان کسی است که انتقادات مهم بهپیچیدگی تحلیلی رویکرد چهار کارکردی پارسونز را جدی گرفت و بسیاری از ویژگی های طرح وارهپارسونز را کنار زد ولی هدف ایجاد چارچوبی انتزاعی برای تحلیل واقعیت اجتماعی را نگه داشت. دراین مقاله بر آن هستیم تا پس از بیان اجمالی از زندگی نیکلاس لومان به بررسی تحلیلی رابطهنظریه او و تالکوت پارسونز پرداخته شود. بررسی نشان داده است از آنجایی که معمولا رسم بر ایناست که مباحث از چیستی شروع می شود؛ اما لومان در ابتدای بحث خود از اختلاف سیستم و محیطسخن می گوید. تمایز اساسی بین سیستم و محیط امکان شکل گیری نوع جدیدی از تحقیق بینرشته ای را مبتنی بر این فرض فراهم می آورد که پیچیدگی مسئله ای فراگیر است و قلمرو های بهظاهر جدا از هم علوم طبیعی و انسانی را به هم مرتبط می سازد. پارساونز در تئوری سیستم خودمعتقد است اگر پدیده های به هم مرتبط بتوانند به گونه ای با یکدیگر ارتباط برقرار کنند که کاراییمشخص و معینی داشته باشند، یک سیستم به وجود می آید؛ اما کارکرد سیستم از کارکرد همه اجزامتفاوت است. نیکلاس لومان برخلاف پارسونز از تفاوت صحبت می کند و می گوید مشخصه سیستماین است که با محیط خود متفاوت است.

نویسندگان

عبدالرضا نواح

دانشیار و عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه شهید چمران اهواز

پویا طوافی

دانشجو دکتری جامعه شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز