بررسی ارتباط دانش مدیران بر اثربخشی پروژه های شش سیگما در حوزه آموزش و یادگیری سازمانی (مطالعه موردی: مرکز آموزشی درمانی حضرت ولی عصر فسا)

امروزه مدیریت دانش به عنوان عاملی کلیدی در موفقیت پروژه های سازمان نقش دارد. هدف این مقاله ضمن مشخص کردن وضعیت موجود دانش در مرکز آموزشی مورد مطالعه، طراحی الگویی بمنظور شناسایی نحوه ارتباط مدل مدیریت دانش نانوکا و تاکوچی بر اثربخشی پروژه های بهبود تعریف شده با رویکرد شش سیگما در مرکز آموزشی منتخب است. سپس با توجه به تحلیل وضعیت موجود، راهکارهای مناسبی در راستای اثربخشی پروژه های شش سیگما در حوزه آموزش و یادگیری سازمانی پیشنهاد می شود. این پژوهش بصورت توصیفی – تحلیلی است. پرسشنامه های طراحی شده در مقیاس ۵ قسمتی لیکرت، توسط افراد مشارکت کننده در پروژه های شش سیگما تکمیل گردید. اطلاعات گردآوری شده بوسیله نرم-افزار SPSS ، Minitab وLISREL با استفاده از آزمون های آماری تجزیه و تحلیل شد. برای بررسی روابط متغیرهای مدل دانش با متغیرهای مربوط به اثربخشی در پروژه های شش سیگما از تحلیل مسیر استفاده شده است. تحلیل مسیر نشان داد که ارتباط بین وضعیت کلی دانش سازمان و اثربخشی پروژه های شش سیگما معنادار بوده و ضریب مسیر بین این دو متغیر پنهان ۰/۶۳ در سطح اطمیان ۹۵ درصد تعیین گردید. همچنین وضعیت دانش در بعد "سطح دانش پنهان سازمانی" دارای بالاترین امتیاز و در بعد "سطح آشکارسازی دانش پنهان فردی" دارای کمترین امتیاز تعیین گردید.حوزه "سطح آشکار سازی دانش پنهان فردی" به عنوان اولویت اول جهت انجام اقدامات بهبود در راستای اثربخشی هرچه بیشتر پروژه های شش سیگما شناسایی گردید.

کلیدواژه ها:

مدیریت دانش ، مدل نانوکا ، شش سیگما ، مرکز آموزشی درمانی