اثرات و کارکرد بیوچار در احیای اکوسیستم مناطق خشک و بیابانی

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 172

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ESND-6-1_002

تاریخ نمایه سازی: 11 مهر 1401

چکیده مقاله:

بیوچار یک ماده کربنی است که از گرماکافت بقایای آلی در محیط دارای اکسیژن کم و یا فاقد اکسیژن شکل می گیرد. این ترکیب نسبت به تجزیه بسیار مقاوم است و برای مدت زمان طولانی تری در خاک می ماند و سبب کاهش ضایعات زراعتی و تبدیل آن ها به یک اصلاح کننده خاک می شود. این امر منجر به حفظ کربن در خاک، افزایش امنیت غذایی، افزایش تنوع زیستی و کاهش تخریب جنگل ها می شود. عوامل مختلفی از جنمله ماده اولیه و شرایط تشکیل بر کیفیت بیوچارها اثر میگذارند. بیوچار می تواند خواص فیزیکی و شیمیایی خاک را از طریق تاثیر بر بهبود بخشیدن ظرفیت ذخیره آب، نفوذ، هوادهی خاک، رشد ریشه، تراکم خاک، ظرفیت نگهداشت مواد مغذی، ظرفیت تبادل کاتیونی (CEC) و اسیدیته (pH) و بهره وری سیستم های کشاورزی را از طریق اثرات مستقیم و غیرمستقیم بر رشد محصول و کیفیت خاک افزایش دهد. مطالعات در زمینه استفاده از بیوچار در اقلیم های خشک و نیمه خشک محدود می باشد. شواهد موجود در زمینه افزایش ظرفیت نگهداری و کاهش نفوذ آب نشان می دهد که این مواد پتانسیل بالایی برای بهبود بهره وری خاک های مناطق خشک و نیمه خشک دارند. چالش تولید و استفاده از بیوچار در مناطق خشک شامل بهینه سازی ترکیب ماده خام اولیه و فرایندهای تولید برای ایجاد بیوچار با pH نزدیک تر به حالت خنثی و ظرفیت نگهداری آب خواهد بود. به منظور استفاده وسیع و کافی از بیوچار بایستی منابع زیست توده به صورت پایدار در دسترس باشد. از آنجایی که بیوچار می تواند نقش قابل توجهی در احیای مناطق خشک و نیمه خشک و پایداری اراضی مناطق خشک و بیابانی ایفا می کند، نیاز است با برگزاری برنامه ها و کلاسهای مختلف آموزشی و دوره های ترویجی، آگاهی بهره برداران وکشاورزان در زمینه مزایای استفاده از بیوچار و کارکردهای آن افزایش یابد.

نویسندگان

راضیه حسین پور

دانشجوی دکتری مدیریت و کنترل بیابان، گروه مدیریت مناطق بیابانی، دانشکده مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان

حمیدرضا عسگری

دانشیار گروه مدیریت مناطق بیابانی، دانشکده مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان