روانشناسی ابزار غنایی در دیوان حافظ

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 98

فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

EPCONF08_116

تاریخ نمایه سازی: 14 شهریور 1401

چکیده مقاله:

انواع ادبی زبان فارسی به چهار نوع تقسیم می شود که عبارتند از: نوع غنایی، حماسی، عرفانی، و تعلیمی (نوع نمایشی هم در غرب معادل نوع غنایی در ایران می باشد) هر نوع ادبی ابزار وواژه های خاص خودش را دارد که در درونمایه این آثار به طور مشهودی به چشم می خورند و می توان براساس این واژگان کلیدی به نوع ادبی اثر پی برد. مثلا در نوع حماسی به واژگانی چون: شمشیر و رزه و اسب و خنجر و جوشن و سپر و تیر وکمان و از این قبیل واژگان بر می خوریم در نوع عرفانی به کلیدواژه هایی همچون: سالک و صوفی و خرابات و فنا و سماع و صومعه و خانقاه ومسجد و از این دست ابزار بر می خوریم در نوع غنای نیز به واژگانی مانند: عشق و می میخانه و نرگس و لب و لعل و جام و شراب و ساقی و مطرب و چنگ و غزل و قدح و باده و زلف و خال و بزم و پیاله و از این قبیل ابزار بر می خوریم، که نشان از نوع غنایی شغر یا نثر می باشد. شاعران همواره مانند روانشناسانی ماهر اولا این ابزار را خوب می شناسند، ثانیا آنها با روانکاوی مخاطبین خود در میابند که با استفاده از ابزاری که مورد توجه مخاطبین است چگونه مهره چینی کنند تا بتوانند بیشترین تاثیر را در روح و روان آنان بگذارند. یک شاعر خوب در اصل یک روانشناس، بانوع علاقه خوانندگان خویش محاکات می کند. به این منظور بسیار ماهرانه این ابزار را در اختیار شعر خود قرار می دهد. این مقاله که به روش توصیفی - تحلیلی کار شده است به برخی از ابزار غنایی در اشعار حافظ می پردازد.

نویسندگان

شهرام ساری اصلانی

دکتری زبان و ادبیات فارسی (غنایی PhD) دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان ایران