بررسی عملکرد شناختی بعد از تحریک مغناطیسی مکرر از روی جمجمه در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 251

فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PCCONF08_191

تاریخ نمایه سازی: 17 مرداد 1401

چکیده مقاله:

مقدمه: از دیدگاه بالینی و براساس ملاکهای DSM-V افسردگی اساسی یک اختلال پیچیده و ناهمگون می باشد که با خلق پایین و فقدان لذت، کندی روانی- حرکتی، مشکلات خواب و اشتها و کاهش انرژی همراه با کاهش قدرت تفکر و تمرکز و افکار عود کننده در باره مرگ، که ۵ تا از علائم حداقل باید در یک دوره دو هفته ای وجود داشته باشد. ( APA،.(۲۰۱۳ این پژوهش به صورت پیش تست-پس تست و با استفاده از تکنیک درمانی rTMS با تحریک فرکانس پایین(۱هرتز) و در طی ۱۰ جلسه، برای بررسی تاثیر این روش بر عملکرد شناختی افراد مبتلا به افسردگی اساسی و به وسیله پرسشنامه سنجش افسردگی بک و مجموعه آزمونهای CANTAB بر روی ۱۲ آزمودنی با تشخیص اختلال افسردگی اساسی انجام گرفت. داده های حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در علائم بالینی افسردگی، نشان داد که به طور معناداری علائم در آزمودنی های افسرده پس از ۱۰ جلسه درمان کاهش یافته است. و با تحلیل آزمونهای عملکرد شناختی، به وسیله t همبسته، داده ها حاکی از آن بود که rTMS بر همه حیطه های عملکرد شناختی تاثیری نداشته و تنها بر زیر مقیاس کارکرد اجرایی یعنی برنامه ریزی فضایی تاثیر معناداری داشته است. بر اساس این داده ها، فرضیه نخست تایید شده و این کاهش علائم بالینی در افراد افسرده با پیشینه پژوهشی آن هم راستا بوده است. اما در فرضیه دوم، تنها یکی از زیر مقیاسهای عملکرد شناختی به طور معنادار تغییر کرده است، که این می تواند به علت حجم کم آزمودنی و شاید تاثیر کم فرکانس پایین تحریک rTMS بر این حوزه باشد، که احتیاج به مطالعات و بررسیهای بیشتری در این امر می باشد.

کلیدواژه ها:

اختلال افسردگی اساسی ، تحریک مکرر مغناطیسی فرا جمجمه ای ، عملکرد شناختی ، علائم بالینی افسردگی.

نویسندگان

نفیسه حاجی عبدالعلی

کارشناس ارشد روانشناسی عمومی دانشگاه تهران

نجمه شکرانی

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه آزاد رودهن