تاثیر رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار فکری در زنان دارای سابقه خیانت زناشویی

خیانت زناشویی یکی از مخربترین مشکلات یک رابطه و نیز یکی از موضوعاتی است که بطور معمول به طلاق منجر می شود. هدف این پژوهش اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار فکری در زنان دارای سابقه خیانت زناشویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان خیانت دیده شهر بجنورد که در سال ۱۴۰۰ جهت دریافت خدمات مشاوره ای به مرکز مشاوره مراجعه نمودند، تشکیل دادند. و از این میان ۴۰ نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (۲۰ نفر) و گواه (۲۰ نفر) قرار داده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه نشخوار فکری نولن و هوکسما (۱۹۸۹) بود. داده های پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و با استفاده از نرم افزار spss-۲۴ تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین گروه آزمایش و گواه از نظر نشخوار فکری تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معنی داری باعث کاهش نشخوار فکری زنان با سابقه خیانت زناشویی شد (۰۰۱/۰>p). بر اساس نتایج توصیه می شود که روانشناسان بالینی و درمانگران در ارائه خدمات روانشناختی از روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کنار سایر روش های آموزشی برای بهبود سلامت زنان خیانت دیده استفاده کنند.

کلیدواژه ها:

Acceptance and Commitment Therapy ، Ruminant ، Marital Infidelity ، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ، نشخوار فکری ، خیانت