همکاری زوجین مهم ترین عامل در استحکام بنیان خانواده

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 169

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

FPAICONG03_019

تاریخ نمایه سازی: 19 خرداد 1401

چکیده مقاله:

زمینه و هدف: در آیات قرآن کریم، به تعابیر جالبی همچون ارامش، مودت، خوش رفتاری، عدالت، اشاره شده است،؛ که پایه های بنیادین خانواده را تشکیل می دهند. یکی از اهداف تدوین قوانین بر گرفته از حقوق اسلامی در حوزه ی خانواده، استحکام هرچه بیشتر بنیان خانوادهاست و یکی از مهم ترین عواملدر ایجاد این استحکام، همکاری زوجین در تشیید مبانی خانواده است. در تنظیم روابط عاطفی زن و شوهر اخلاق بیش از قواعد حقوق حکومت دارد، چرا که در این رابطه سخن از عواطف انسانی، عشق و صمیمیت و وفاداری است. لازم است که زوجین از انجام هیچ عملی که به تقویت بنیان خانواده منجر شود، دریغ نورزند. در این مطالعه، به ضرورت هرچه بیشتر همکاری زوجین برای تشیید مبانی خانواده پرداخته شده است. روش: برای گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای و مقالات نگارش یافته در این زمینه، استفاده شده است. برای تبیین هرچه بهتر، مفهوم همکاری زوجین، مولفه هایی همچون خوش رفتاری شوهر نسبت به زن، احترام به او، خوش زبانی و مدارا با او، احترام زن نسبت به شوهر پرهیز از تندخویی و بدزبانی زوجین نسبت به یکدیگر، مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها: اصولا در خانواده ای که زوجین همکاری ندارند، بدون تردید روابط عاطفی قابل تحسینی نیز وجود ندارد، چرا که یکی از نشانه های ابراز علاقه و ادای احترام به شریک زندگی مشترک، همکاری داشتن با او در همه زمینه های زندگی است، از قبیل نگهداری و تربیت فرزندان، که الگوسازی برای فرزندان نیز خواهد بود. همکاری زوجین در تشیید مبانی خانواده به عنوان کوچک ترین نهاد اجتماعی یک جامعه موجب تداوم روابط اجتماعی در جامعه خواهد بود. هرچه زوجین در تشیید مبانی خانواده همکاری بیشتری داشته باشند اثرات آن در استحکام خانواده، تربیت فرزندان موفق که آینده سازان کشور تلقی می شوند در نهایت ایجاد یک جامعه امن و به دور از تنش، مشهود خواهد بود. شاید یکی از مهم ترین عوامل طلاق و جدایی در کنار عوامل دیگر، عدم همکاری و تشریک مساعی زن و شهر در حفظ خانواده، عدم وجه به این وظیفه مهم است.

نویسندگان

حسین خانلری بهنمیری

دکتری استادیار دانشکده علوم انسانی دانشگاه دامغان ایران