رابطه سیستم های مغزی رفتاری با اجتناب تجربه ای نقش واسطه ای بدتنظیمی هیجانی

اجتناب تجربه ای فرایند ارزیابی منفی بیش از حد احساسات، حس ها و افکار خصوصی ناخواسته است که در طی آن یک عدم تمایل به تجربه این رویدادهای خصوصی و تلاش عمدی برای کنترل یا گریز از آن ها صورت می-گیرد. مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه سیستم های مغزی رفتاری و اجتناب تجربه ای با نقش واسطه ای بدتنظیمی هیجانی انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر به روش توصیفی بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد ۴۲۸ نفر انتخاب شدند. پرسشنامه های پنج عاملی جکسون، بدتنظیمی هیجانی و مقیاس اجتناب تجربهای به عنوان ابزار پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. در این مطالعه سیستم فعال ساز رفتاری و بازداری رفتاری، بدتنظیمی هیجانی با اجتناب تجربه ای رابطه معناداری نشان داد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که بدتنظیمی هیجانی رابطه بین سیستم بازداری رفتاری و اجتناب تجربه ای را واسطهگری میکند. این نتایج حاکی از آن است بدتنظیمی هیجان می تواند به عنوان یک تسهیل گر در رابطه بین سیستمهای بازداری رفتاری و اجتناب تجربه ای عمل کند.

کلیدواژه ها:

اجتناب تجربه ای ، بدتنظیمی هیجان ، سیستمهای مغزی/ رفتاری