تاثیر آموزش شادکامی بر بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور: یک مطالعه نیمه تجربی
محل انتشار: هفتمین کنگره دانشجویی پژوهشی منطقه جنوب غرب کشور
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 234
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
SRCSRMED07_222
تاریخ نمایه سازی: 14 فروردین 1401
چکیده مقاله:
سابقه و هدف: تالاسمی ماژور یک بیماری مزمن خونی است که می تواند اثرات عمیقی بر سلامت روان و بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به آن بگذارد.لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش شادکامی بر بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور انجام گردید.مواد و روش ها: این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بر روی ۵۲ بیمار مبتلا به تالاسمی ماژور در شهر زابل در سال ۱۳۹۹انجام شد. بیماران به صورت تخصیص تصادفی در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. در گروه آزمون آموزش شادکامی طی ۸ جلسه ۶۰ دقیقه انجام گرفت. گروه کنترل مراقبت های روتین را دریافت کردند.ابزار گردآوری داده، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (RSPWB )بود. اطلاعات توسط نرم افزار آماری SPSS ۱۶ ، آمار توصیفی(میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی(تی زوج و تی مستقل) تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: در خصوص متغیر بهزیستی روانشناختی در مرحله پیش آزمون در گروه مداخله با میانگین و انحراف معیار /۶۳۶ ±۷۴/۹۲ و کنترل با میانگین و انحراف معیار ۵/۸۳ ± ۷۴/۵۷ تفاوت آماری معناداری یافت نشد (p=۰/۰۰۱). بعد از مداخله نتایج آزمون تی مستقل تفاوت آماری معناداری را از نظر بهزیستی روانشناختی بین دو گروه مداخله و کنترل نشان داد(p=۰/۰۰۱). براساس آزمون آماری تی زوجی نیز تفاوت آماری معناداری قبل و بعد از مداخله در نمرات بهزیستی روانشناختی گروه مداخله یافت شد(p=۰/۰۱). اما در گروه کنترل این تفاوت معنادار نبود(p=۰/۱۲).نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که آموزش شادکامی باعث بهبود بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور می گردد. بنابراین می توان این آموزش را به عنوان یک استراتژی آموزشی مناسب جهت بهبود بهزیستی روانشناختی در بیماران تالاسمی ماژور توصیه نمود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمدصادق سرگلزائی
دانشجوی کارشناسی ارشد پرستاری، کمیته تحقیقات دانشجویی ،دانشکده پرستاری و مامائی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
مرجان مردانی حموله
مرکز تحقیقات مراقبت های پرستاری، گروه روانپرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
میلاد قنبری شیرسوار
دانشجوی کارشناسی ارشد پرستاری، کمیته تحقیقات دانشجویی ،دانشکده پرستاری و مامائی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
ابوالقاسم پهلوان نصیرآبادی
دانشجوی کارشناسی پرستاری، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده پرستاری و مامائی، دانشگاه علوم پزشکی زابل، زابل، ایران
جاسم اله یاری
کارشناسی ارشد پرستاری،بیمارستان رازی سراوان، دانشگاه علوم پزشکی زاهدان، زاهدان، ایران