برآورد تابع تولید گندم جهت استفاده بهینه از عوامل تولید در استان گلستان

لزوم دستیابی به خودکفایی در زمینه غلات بویژه گندم از مسائل مهم استراتژیک بوده و از اولویت ویژه ای برخودار است. استفاده بهینه از منابع تولید میتواند کشور را در دستیابی به هدف تامین مواد غذایی رهنمون سازد. این امر در گرو تحقیق بر روی عوامل تولید است، تعیین این عامل در سطح خرد و کلان میتواند راهگشای توسعه کشاورزی در سطح کشور باشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی وضعیت اقتصادی تولید گندم در استان گلستان میباشد. بنابراین در این تحقیق سعی شده تا عوامل موثر بر عملکرد گندم شناخته شود و مورد بررسی قرار گیرد. آمار و اطلاعات مورد نیاز این تحقیق به روش میدانی و مصاحبه با ۳۸۵ کشاورز گندمکار در استان گلستان در سال ۱۳۹۷ بدست آمد. در این مطالعه از روش نمونهگیری تصادفی ساده برای جمعآوری پرسشنامه ها و از تابع تولید کاب-داگلاس برای برآورد داده ها، استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که متغیرهای سرمایه، تعداد نیروی کار، میزان مصرف کودشیمیایی، تعداد دفعات آبیاری و سابقه کشاورزی بر میزان عملکرد در هکتار گندم اثر مثبت و معنی دار دارند. همچنین کششهای تولیدی محاسبه شده برای متغیرهای نیروی کار، سرمایه، کود، سابقه کار کشاورزی و آبیاری به ترتیب برابر با ۰/۲۵۶، ۰/۱۵۴، ۰/۱۴۲، ۰/۰۸۵ و ۰/۴۲۱ میباشند. هرچه دانش فنی و سابقه کشاورز بالاتر باشد موجب افزایش تولید گندم خواهد شد. در نتیجه ارائه دوره های ترویجی در جهت افزایش دانش کشاورزان پیشنهاد میشود.

کلیدواژه ها:

ارزش نهایی ، تابع هزینه ، کاب -داگلاس ، کشش تولید ، عملکرد