سیمای پیر در مثنوی مولانا و دیوان حافظ

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 107

فایل این مقاله در 27 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MATNPAGOOHI10_046

تاریخ نمایه سازی: 2 بهمن 1400

چکیده مقاله:

انسان در بین موجودات، تنها موجودی است که می تواند بر اساس سیر نزولی، سیر صعودی را طی کند. و این امر بر خلاف سیر سایر موجودات است که آن ها فقط سیری نزولی داشته اند و نمی توانند این مسیر برگشت را دوباره طی کنند. اما انسان می تواند تمام صفات حق را در خود متجلی کند و مثل قطره ای به دریای بی کران احدیت بپیوندد و از این طریق فنا، به بقا بالله برسد. ولی رسیدن به چنین مقامی نیاز به اسباب و مقدماتی دارد، عرفان به عنوان یک طریق و مسلکی که به صعود و تقرب انسان اندیشیده است تمامی این مقدمات را درون خود گنجانده تا انسان بتواند مقصد و مقصود خود را بیابد. در این مسلک بعد از اینکه فرد مهر سالک بودن را بر پیشانی خود می زند باید تن به پذیرش و متابعت از پیر بدهد تا با استمداد از او بتواند این مقام خطیر را طی کند به دلیل جایگاه و اهیت ویژه پیر در عرفان ، عرفا در این باره مطالب فراوانی را متذکر شده اند از جمله عارفانی که عقاید مفصلی در باره پیر مطرح کرده مولاناست که مثنوی او سر شار از این مضمون می باشد . از آنجا که حافظ نیز به تمامی مبانی و اصول عرفان مسلط است و نکته های بس عمیق و دقیقی را در دیوانش منعکس کرده است. پرداختن بدان می تواند نقطه نظرهای هر دو شاعر را روشن نماید که این مقاله به مقایسه و تحلیل این دیدگاهها می پردازد.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

افروز خدابنده لو

دانشجوی دوره دکتری زبان وادبیات فارسی -گرایش ادبیات عرفانی (دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین ) و استاد مدعو دانشگاه پیام نور شهرستان آوج (قزوین)