بررسی بازگشت به موطن اصلی از دیدگاه مثنوی و رباب نامه

سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 207

فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IAUZ-11-41_006

تاریخ نمایه سازی: 22 آبان 1400

چکیده مقاله:

انسان جستجو گر همواره در پی شناخت اصل و جایگاه نخستین خود بوده و در آرزوی بازگشت به آنجا به سر می برد و زندگی شکوهمند خود را با همین نگرش شکل می دهد. برر سی متون عرفانی از  گرایش ذاتی و فطری انسان به سوی وطن اصلی پرده برمی دارد و ادبیات در بررسی موضوعی با نام نوستالژی که از مباحث علم روان شناسی است در مفهوم بازگشت به سرزمینی که یادش را در دل دارد با حسرت و درد در هبوط و صعود خلاصه می کند. می توان گفت نوستالژی و مسئله بازگشت  به اصل و موطن اصلی مفهومی بس درخشان است که نظر بسیاری از عرفا را به خود جلب کرده است. اندیشه بازگشت به موطن اصلی از نظر عرفانی صعود از خود بیگانگی نفس و رسیدن به منشا اصلی انسانی است. مولانا جلال الدین بلخی توجه خاص به مسئله نوستالژی ( آرزوی بازگشت به موطن اصلی ) داشته و در مثنوی، حزن غربت را به حلاوت بازگشت گره می زند و سلطان ولد فرزند بزرگ مولانا نیز در رباب نامه با بهره گیری از مضامین روح مثنوی به طور طبیعی در این راه گام برداشته است. مقاله حاضر بر آن است نشان دهد که در فضای غریبی نی و رباب یک اندیشه واحد نهفته است.

نویسندگان

شهریار حسن زاده

دانشگاه آزاد اسلامی، واحد خوی، استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، خوی، ایران