جلوه های بسط(عوامل صعود به عوالم ملکوت) در مثنوی مولانا

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 251

فایل این مقاله در 26 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IAUZ-13-49_011

تاریخ نمایه سازی: 22 آبان 1400

چکیده مقاله:

نویسندگان و شاعران عارف و در راس آن ها حضرت مولانا بر اثر حالات خاص عرفانی و واردات غیبی گاهی احساس تقرب به خدا، و گاه احساس دوری از خدا می کنند. زمانی که از موانع وصول به حقیقت؛ یعنی حبسگاه دنیا (عالم کبیر) و زندان تن (عالم صغیر) رهایی می یابند احساس تقرب به خدا می کنند، در چنین حالتی دل و روحشان منبسط و شکوفا می شود. چون «بسط»واردی است که لطف و رحمت حق را در بردارد. ولی به هنگام گرفتاری در حبس گاه جهان مادی و زندان تن، روح و روانشان دچار قبض می شود. برای این که «قبض»واردی است از حق تعالی بر دل عارف، برای تادیب و تربیت وی.و همین عوامل قبض، زمینه ساز شکوفایی بسط در دل سالک می گردد. سالکان طریقت در مقام بسط خود را طایر گلشن قدس، و جایگاهشان را فردوس برین و صدر نشین عالم ملکوت می دانند و در مقام قبض خود را گرفتار دامگه حوادث، و تخته بند زندان تن می دانند. در این مقاله آن دسته از اصطلاحات عرفانی در مثنوی مولانا که به سالک در کشف و شهود و مشاهده ی انوار الهی و الهامات غیبی که در سیر و سلوک دست می دهد و باعث انبساط خاطر وگشادگی دل آنان می گردد مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است.

نویسندگان

ناصر ناصری

استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی