کاستی های پژوهش های تربیتی از نگاه علایق علم

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 402

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CPTT02_019

تاریخ نمایه سازی: 16 شهریور 1400

چکیده مقاله:

فیزیک اجتماعی طرحی از اثباتگرایان بود، تا ضمن آن پدیده های انسانی به همان روش پدیده های طبیعی موردمطالعه قرار بگیرند. با توجه به ماهیت خاص و متفاوت پدیده های انسانی و به طور خاص، تربیتی، حساسیت ها نسبتبه گسترش و نفوذ نگاه اثبات گرایانه به پدیده های تربیتی برانگیخته شد. یکی از مکاتب منتقد اثبات گرایی، مکتبفرانکفورت و از اندیشمندان آن، یورگن هابرماس است. هابرماس به منظور حراست از جنبه های خاص و ممتازپدیده های تربیتی، تئوری شناختی خود را ارائه و به بحث درباره «علایق علم» پرداخت. طبق نظر هابرماس، علایقعلم به ساختار مفهومی و روششناسی علمی خاص اشاره دارد که آن علم را به کاربرد معینی متمایل می سازد. اوبرای علوم مختلف، علایق قطعی و خاصی تعریف کرد تا با این مرزبندی، از نفوذ افراطی نگاه اثبات گرایانه کهمتناسب با علوم طبیعی است، به پدیده ها و علوم انسانی که ماهیت متفاوتی از علوم طبیعی دارند، جلوگیری نماید.بعدها، هسه با اصلاح نظر هابرماس، اعلام کرد که علم، پیوستاری از علایق مختلف را دارا است. این مقاله در صدداست با توجه به جمع بندی نظرات اندیشمندان درباره علایق علم، به توصیف و ارزیابی کمیت و کیفیت توجهپژوهشگران به علایق چهارگانه ابزاری، ارتباطی، روش شناسی و فلسفی در علوم تربیتی و روانشناسی بپردازد. ازاین رو، به کمک سیاهه علایق علم، به تحلیل محتوای پایان نامه ها و رساله های دفاع شده از سال ۱۳۹۰ ش تا۱۳۹۶ ش گروه های روانشناسی و علوم تربیتی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهدپرداخته شد. پژوهش حاضر می تواند مشخص کند که براساس پیوستار علایق علم در علوم تربیتی و روانشناسی، باتوجه به ماهیت این علوم، به کدام بخش از پیوستار توجه بیشتری شده (وضع موجود) و کدام بخش نیز توجهبیشتری از سوی پژوهشگران را می طلبد (وضع مطلوب).

نویسندگان

ابوالفضل غفاری

استادیار گروه مبانی تعلیم و تربیت دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد

امیررضا ودایع خیری

دانشجوی کارشناسی ارشد تحقیقات آموزشی دانشگاه فردوسی مشهد