تبیین جایگاه هنر در پرورش تفکر انتقادی در دانش آموزان دوره ابتدایی (مطالعه موردی: شهر اردبیل)

ایجاد تفکر انتقادی که جزء جدایی ناپذیر هر نظام آموزشی است، را می توان از اهداف اساسی تعلیم و تربیت در سطح جهانی دانست. لذا پژوهش حاضر با هدف تبیین جایگاه هنر در پرورش تفکر انتقادی دانش آموزان دوره ی ابتدایی شهر اردبیل در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ انجام شد. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه دانش آموزاندختر و پسر دوره ابتدایی شهر اردبیل بودند. نمونه مورد مطالعه متشکل از ۸۰ نفر دانش آموز پایه ششم ابتدایی با روش تصادفی چند مرحله ای در گروه های آزمایش و کنترل به طور برابر قرار گرفتند. پرسشنامه تفکر انتقادی دانش آ»وزان بر مبنای مدل کالیفرنیا به عنوان پیش آزمون- پس آزمون به کار برده شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس با نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نمرات تفکر انتقادی در آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش داشت. در خصوص مولفه های پنج گانه تفکر انتقادی اثر تربیت هنری در افزایش مولفه های تحلیل، استنباط، استدلال قیاسی و استقرایی در پسران و مولفه های تحلیل، استدلال قیاسی و استقرایی در دختران معنی دار است.

کلیدواژه ها:

تربیت هنری ، تفکر انتقادی ، جایگاه هنر ، دوره ابتدایی