عقل گرایی و سیاست عمومی: روش تحلیل یا سیاست های نمادین
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 623
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
CMRMEA01_043
تاریخ نمایه سازی: 24 مرداد 1400
چکیده مقاله:
این مقاله، تمایز میان تحلیل فزاینده و سیاست های فزاینده را ادامه می دهد که از جانب لیندبلوم در مقاله ۱۹۷۹ اش طول و تفصیل دادهشده است. بر اساس استدلال ما در حالی که عقل گرایی به عنوان روش تحلیل بخش اعظمی از اهمیت خود را از دست داده است، عقلگرایی به عنوان سیاست های نمادین هنوز حائز اهمیت است و ارموزه بیش از گذشته در زمان نگارش مقاله مشهور ۱۹۵۹ لیندبلوم، حضوربیشتری دارد. تغییر اخیر به سوی روش های جدید حکومت که در آن به مقامات انتخاب شده بیش از پیش قدرت های تصمیم گیری بریبروکراسی های مستقل سپرده می شود- آنچه ماژون "حالت نظارتی" می نامد یا آنچه بریتانیایی ها به عنوان "اداری سازی" یا "ظاهرا"غیر دولتی ساختن "توصیف می کنند – کمبود مشروعیت برجسته ای برای آن دسته موسسات ضد پیروی از اکثریت پدید آورده است کهصلاحیت سیاسی بدون الحاق هر گونه لینک مستقیم به فرایند انتخاباتی را تمرین می کنند. در چنین شرایطی – و علاوه بر رشد بیاعتمادی عمومی در جهت سیاست های متعصبانه – سیاست های عقل گرایانه به احتمال زیاد فراگیرتر می شوند در حالی که بروکراسیهای مستقل فاقد مشروعیت برای تشخیص عمومی رشد یا بنده گرایی بنیادی – و در نتیجه ماهیت انباشته از ارزش های فرایندهای تصمیمگیری شان – است.به منظور توسعه این ایده ها، مقاله نگاهی بر مورد "موسسات علی حسابرسی" دارد. به این بحث می پردازیم که مدل اجمالی ابزاری برایSAI ها می باشد تا تغییر جهت آنها از حسابرسی مالی سنتی تا حسابرسی عملکردی را مشروعیت قانونی بخشد. در مقایسه با دیگربروکراسی های مستقل، آنها بویژه مستعد سیاست های عقل گرایانه نه تنها به علت استقلال سازمانی شان، بلکه به علت سنت حسابرسیمالی و ارتقاء مدیریت عمومی جدیدشان می باشند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
عبداله عارفی نهاد
کارشناس ارشد حسابداری
احد عارفی نهاد
دانشجوی دکتری مدیریت