شناسایی مولفه های تدریس اثربخش و ارزیابی وضعیت تدریس (مطالعه موردی دانشگاه های آزاد وسراسری تبریز-گروه علوم تربیتی)

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 232

فایل این مقاله در 35 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MPHCONF06_110

تاریخ نمایه سازی: 22 اردیبهشت 1400

چکیده مقاله:

هدف پژوهش حاضر معیارهای تدریس اثربخش در دوره های کارشناسی علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز و دانشگاه تبریزبود. روش پژوهش توصیفی از نوع زمینه یابی بود. جامعه آماری این تحقیق از دو مجموعه تشکیل شده است: دانشجویان کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز،دانشجویان کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه تبریز. طبق آمار دریافت شده ازاداره آموزش دو دانشگاه، تعداد دانشجویان کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه تبریز ۱۱۹ نفر، تعداددانشجویان رشته علوم تربیتی دانشگاه آزاد ۱۰۳نفر است که جمعا ۲۱۶ نفر میباشند. با توجه به حجم جامعه آماری، تعداد ۷۰ نفر به عنوان نمونه آماری و به صورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمعآوری داده ها از پرسشنامه معیارهای تدریس اثربخش استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش t تک متغیره و t گروه های مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین معیارهای تدریس اثربخش در بین دانشجویان دانشگاه تفاوت وجود دارد. همچنین بین دانشجویان زن و مرد و رشته های علوم انسانی و غیر علوم انسانی تفاوت وجوددارد.درباره مفهوم تدریس تعاریف زیادی ارائه شده است. به اعتقاد شعبانی (۱۳۸۱) تدریس فعالیتی آگاهانه است که براسـاس اهـداف خـاص و بـر پایـه وضـع شـناختی شاگردان انجام میگیرد و در آنان تغییر ایجاد میکنـد. بـا یـک تعریـف کلـی، تـدریس اثربخش باید منظم و برانگیزاننده باشد و موجب علاقه مندی دانشجویان شود (بـراون واتکینس۱، .(۱۳۸۲امروزه، تدریس در آموزش عالی به عنوان حوزهای معرفتی مورد توجه جدی واقع شده، لکن تعریفهایی که از آن به عمل آمده،اسمیت ۲ ( ۱۹۸۸ ( معتقد است: تلاشهایی که برای تعریف تدریس صورت گرفته به جای تمرکز بر ارائه تعاریف روشن و صریح ازتدریس، بر کاوش ابعاد مختلف این مفهوم تمرکز داشته است. در این خصوص، نگرشهای مختلفی درباره تدریس شکل گرفته است.در نگرش اول گیج ۳ ( ۱۹۹۵ ( اظهار میدارد، تدریس عبارت از هر فعالیتی است که از جانب یک فرد به منظور تسهیل یادگیری فرددیگری انجام میپذیرد )به نقل از مهرمحمدی، ۱۳۸۰ (. نگرش دوم برگرفته از تمثیلی است که دیویی ۴ از تدریس بیان کرده و آیزنر ۵( ۱۹۹۴ ( آن را توضیح داده است. از نظر او تدریس مشابه عمل فروختن است؛ همان گونه که بدون وجود خریدار نمیتوان چیزی رافروخت، مدرس نیز قادر به تدریس نیست، مگر اینکه فرد یا افرادی برای یادگیری وجود داشته باشند. تدریس از دید کسانی که به این دیدگاه معتقد هستند، دارای ماهیتی از نوع دستاورد است و الزاما باید به دستاورد یا موفقیتی که همان یادگیری است بینجامد. درنگرش سوم تعامل بین مدرس و یادگیرنده مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس تدریس عبارت است از: تعامل رفتار مدرس وفراگیر براساس طراحی منظم و هدفدار او، برای ایجاد تغییر در رفتار فراگیر )شعبانی، ۱۳۸۱ (. با توجه به اینکه امروزه بر اصل تعامل ومشارکت دانشجویان در فرایند تدریس تاکید بسیاری وجود دارد، نگرش سوم از طرفداران زیادی برخوردار است.بدون شک در دوران معاصر، حرفه ی تدریس یکی از دشوارترین مشاغل محسوب میشود. علاوه بر آگاهی از دانش و تخصص، هرمدرسی باید از هنر و تجربه ی تدریس برخوردار باشد. با عنایت به این چگونگی است که در بسیاری از کشورهای دنیا، مدرسان درآغازکار باید گواهینامه های علمی و معتبری مبتنی بر طی موفقیت در زمینه تدریس را دارا باشند و پس از آن نیز به طور مداوم از طریق دوره های آموزش ضمن خدمت، توانمندیهای علمی و عملی خود را بهبود بخشیده و در واقع تدریس اثربخش داشته باشند. به دنبال این امر دانشگاه باید در برنامه ریزی دوره های آموزش ضمن خدمت نیز موثرتر عمل کند و نیازهای واقعی استادان را در این زمینه، به گونه مطلوبی پیشبینی و برآورد سازد )صفوی، ۱۳۸۳ (. بنابراین پژوهش در خصوص بررسی میزان به کارگیری معیارهای تدریس اثربخش در دانشگاه، پیش از هر چیز در شناسایی و حل مشکلات تدریس، شناسایی و ترمیم نقاط ضعف موجود در فرآیند تدریس ویادگیری و جبران نواقص آموزشی موثر است.

نویسندگان

ندا بصیر

کارشناس آموزش دانشگاه تبریز

شاهرخ کلجاهی

کارشناس دانشگاه تبریز

مرتضی امینی

کارشناس آموزش دانشگاه تبریز

آرزو نقیلی

کارشناس آموزش دانشگاه تبریز