بررسی مبانی فلسفیـ عرفانی هستیشناسی سنایی در حدیقه

سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 180

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_PERLIT-66-228_007

تاریخ نمایه سازی: 20 اردیبهشت 1400

چکیده مقاله:

اندیشیدن به نحوه خلقت انسان و جهان از سوال­های بنیادین ذهن بشـری است. انسان­ها از ایام قدیم تا به امروز همیشه به فکر پیدا کردن جوابی قانع کننده برای این سوال بوده­اند. در فلسفه یونانی و به تاسی از آن در فلسفه ایرانی، سعی شده که با تمایز بین وجود و ماهیت به این سوال جواب داده شود. در فلسفه مشا، اشراق و ملاصدرا به تبیین وجود و ماهیت پرداخته شده و هر کدام دیدگاه­های خاص خودشان را در این مورد ارائه کرده­اند. در عرفان ایرانی با تاثیرپذیری از فلسفه، هستی­شناسی عرفانی ویژه­ای بنیان نهاده شده است که تا حدودی به عقاید فلسفی مشائیان، اشراقیان و حکمت متعالیه شبیه است. حکیم سنایی غزنوی در حدیقه، جابه­جا، هنگام بحث کردن در مورد موضوعات مختلفی چون: آفرینش و خلقت عالم، عدم، وصف عقل و نفس کلی، صورت و ماده و ... مبانی فلسفی هستی­شناختی خودش را بیـان کرده­است. نظرهای وی گاهی با عقاید اهل مشا، نوافلاطونیان و اخوان­الصفا نزدیکی دارد. از همین جهت، می­توان گفت که در میان عارفان، لقب «حکیم» برای سنایی برازنده و درست است. این تحقیق، با بررسی نظرات هستی­شناسی سنایی در حدیقه درصدد بازنمودن ابعاد فلسفی شخصیت او برآمده است.

نویسندگان

علیرضا مظفری

دانشیار دانشگاه ارومیه

علی دلائی میلان

دانشجوی دکتری دانشگاه ارومیه