دریفوس و تاریخ فلسفی هوش مصنوعی
محل انتشار: دوفصلنامه غرب شناسی بنیادی، دوره: 5، شماره: 1
سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 298
فایل این مقاله در 26 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_OCCIDE-5-1_006
تاریخ نمایه سازی: 7 اردیبهشت 1400
چکیده مقاله:
این مقاله برای ارائه روایتی تاریخی از تحولات هوش مصنوعی در قرن ۲۰ و ۲۱ از نظرگاهی فلسفی، سه دوره را از هم جدا کرده است: ۱. تسلط پارادایم نمادی؛ ۲. بازگشت به پیوندگرایی؛ ۳. ظهور حیات مصنوعی. مدعای اصلی مقاله آن است که هم بازگشت به پیوندگرایی و هم ظهور حیات مصنوعی، نقدهای دریفوس بر رویکردهای پیشین در هوش مصنوعی را تایید میکند. به باور دریفوس یک نگرش اتمیستی ـ فورمالیستی به ذهن، دانش، و هستی، پشتوانه اصلی پارادایم نمادی است. شکست هوش مصنوعی نمادی در صوریسازی فهم هرروزه و چرخش به سوی نگرشی کلگرایانه در پیوندگرایی موید نقدهای دریفوس است. همچنین حیات مصنوعی با بدنمندانه و موقعیتمند دانستن شناخت موضع وی را تایید میکند. با این وجود، حمایت واپسین دریفوس از هوش مصنوعی هیدگری و این ادعا که این جریان، هستیشناسی هیدگری را در آزمونی تجربی قرار میدهد قابل نقد است. همچنین همراه با ارزیابی نقد دریفوس نشان داده میشود که وی از نقد فلسفی هوش مصنوعی به نقد کل فرهنگ و اندیشه غربی پل میزند و نشان میدهد که برای اصالتدادن به فهم تئوریک و فراموشی جهان انسانی، خطر پیش روی این فرهنگ ظهور انسانهایی با فهم ماشینی و نه ماشینهایی با تواناییهای ورای انسانی است
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمدحسین محمدعلی خلج
دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه، دانشگاه تهران