بررسی تصویرگری های مرتضی ممیز در اسطوره گیلگمش با تکیه برنظریه بینامتنیت ژولیا کریستوا (مطالعه موردی: تصویرسازی داستان مواجه شدن گیلگمش و انکیدو با خومبه به و داستان سفر گیلگمش)

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 562

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LCONF06_136

تاریخ نمایه سازی: 30 فروردین 1400

چکیده مقاله:

از منظر کریستوا یک اثر، خودبسنده و به تنهایی حاکم بر کل خویش نبوده، بلکه حاصل جذب و دگرگونی دیگرمتنهاست. بینامتنیت ربطی به تاثیرپذیری یک اثر یا مولف، از اثر یا مولف دیگر نداشته، بلکه مبتنی بر مناسباتگوناگون و از نظر تاریخی متنوع، میان آثار، به عنوان تولیدات متنی ناهمگون است. پژوهش حاضر با این خوانشبه این پرسش می پردازد که چگونه می توان مفهوم بینامتنیت را در تصویرسازی های مرتضی ممیز از منظرکریستوا بیان کرد؟ براساس این نظریه می توان هنر ممیز را مورد تحلیل قرارداد، که موتیف ها، نمادها ونشانه هایی که ممیز در تصویرگری هایش به کار برده، به یک باره توسط ممیز خلق نشده، بلکه در عینی که ممیزبا مطالعه حماسه ی گیلگمش و اساطیر بین النهرین پیش رفته است، پیش متن ممیز که برگرفته از هنر و فرهنگایران باستان است درتصویرسازی ها نمود یافته است. در این پژوهش سعی بر این است که با استفاده از روشتحلیلی- تطبیقی این فرضیه را اثبات کند که تصویرهای مرتضی ممیز، ضمن آنکه واقعیت پهلوانانه، حماسی واسطوره گیلگمش را در جهان بین النهرین باستان، به تصویر درآورده، خالی از خصائص ایرانی و برخی مایه هایبین النهرینی غیرمرتبط با داستان گیلگمش نیست. با توجه به این تحلیل می توان نتیجه گرفت که مفهومبینامتنیت در تصویرسازی های مرتضی ممیز کاملا مشهود است.