خیر و نیکی در مثنوی مولانا

سال انتشار: 1385
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 3,608

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICOCOIHS01_005

تاریخ نمایه سازی: 23 خرداد 1390

چکیده مقاله:

خیر و نیکی در در مثنوی معنوی از جایگاه ویژه ای برخوردار است . با دیدگاه وحدت بین مولوی نیکی فیضی است که از جانب حق شامل نکوکار میشود، همانطور که طلب و درخواست نیز از جانب حق صادر می شود. هم طلب از توست هم آن نیکویی ما کی ایم اول تویی آخر تویی در مثنوی مولانا ابیات زیادی در مورد خصوصیات خیر و نیکی است که در این مقاله با ذکر ابیات مربوط به آنها پرداخته می شود. از نظر مولانا عمل نیک تا ابد همراه انسان خواهد بود، نیکی به همه اعم از دوست و دشمن لازم است و نیکی، دشمنان را در زمره دوستان قرار می دهد، نیکی مستمر تیرگی را از دل می زداید ، بهترین مردم کسی است که نفع بیشتری به مردم می رساند، میزان خیر و نیکی ملاک نیست، بلکه وسعت دید و همت افراد مهمتر است، خیر و نیکی باید در موضع خود انجام شود و گرنه هر خیر و نیکی مناسب به جای عدل، ظلم را حکمفرما می کند، احسان و نیکی چاره دفع بلا و داروی دردهاست. چاره دفع بلا نبود ستم چاره احسان باشد و عفو و کرم گفت الصدقه مرد للبلا داو مرضاک بصدقه یا فتی از نظر مولانا ایثار و انفاق مانند زراعت تخم های پاک در زمین حق است که نه تنها این زراعت ضرر ندارد بلکه از کاشتن هر دانه صدها دانه برداشت می شود. مال در ایثار اگر گردد تلف در درون صد زندگی آید خلف در زمین حق زراعت کردنی تخم های پاک آنگه دخل نی در نهایت، مولانا در داستانی شگرف در مورد عزم با یزید برای سفر حج، شادکردن دل مردم و خیر و نیکی به آنها را از حج البیت، برتر میداند، که دل مومن خانه حق است و کعبه هر چند خانه بر اوست، اما دل مومن خانه سر اوست. در نهایت از دید مولانا فرد نکوکار، کار نیک را برای به دست آوردن پاداش انجام نمی دهد، اما با این وجود، احسان و انفاق بهترین سرمایه برای جهان باقی است. ما نقص مال من الصدقات قط انما الخیرات نعم المرتبط

نویسندگان

علی ریاستی

دانشگاه علوم پزشکی شیراز ، کمیته انضباطی دانشجویان