پدیدارشناسی مارتین هایدگر و ساحت هستی شناسانه فضای معماری

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 515

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PSHCONF11_010

تاریخ نمایه سازی: 26 بهمن 1399

چکیده مقاله:

بیشتر مطالعاتی که به رابطه انسان و مکان می پردازد ریشه در پدیدارشناسی دارد. چرا که این روش دریافت عمیق تری از موضوعات پیچیده در اختیار قرار می دهد و راه را برای دریافت حقیقت مکان می گشاید. این روش خاص هایدگر است. او مکان را در نسبت با حقیقت بررسی کرده است و با استفادهاز روش خاص خود یعنی پدیدارشناسی هرمنوتیک، وجود آدمی را وجودی مکانمند معرفی می کند به این ترتیب که اگر مکان را از او بگیریم چنان است که وجودش را از او گرفته ایم. پدیدار شناختی آمیخته با هرمنوتیک مخصوص هایدگر مبتنی بر نشان دادن پدیدارها و یا ایجاد فرصت برای خود پدیدار جهت بروز ماهیتش به گونه ای آشکار است. او با توجه به دریافت های ویژه اش از هنر برای دریافت حقیقت سراغ هنر می رود. معنای مکان براساس مجموعه ای از احساسات، تجارب منفی و مثبت شکل می گیرد. ارتباطات احساسی افراد با مکان ها به منظور دستیابی به انواع مکان هایی است که برای مردم معنا و مفهوم دشاته باشد. کل مجموعه مکان ها، محیط زندگی ما را تشکیل می دهند. تجارب مردم از مکان ها، با گذشت زمان از طریق خاطرات مکان ها که با گذشته افراد در ارتباط است یا از طریق استفاده مکرر از همان مکان ها در طول زمان با آن باقی می ماند. در این مقاله برآنیم تا با روش توصیفی و با ارجاع به منابع کتابخانه ای روایتی از مفهوم پدیدارشناسی هایدگر و خاستگاه آن در معماری را بیان کنیم. می توان این گونه نتیجه گرفت که پدیدارشناسی هایدگر در بستر معماری می کوشد تا معنا و هویت را از طریق تجربه زیست شده به مکان بازگرداند. رویکرد پدیدارشناختی در حس مکان به منزله حقیقت مکان در نظر گرفته می شود. در این رویکرد حس مکان در تعریفی که به تعریف خود مکان نزدیک است، به معنای ویژگی های غیرمادی مکان و مفهومی نزدیک به روح مکان به حساب می آید.

نویسندگان

مرتضی نیک فطرت

عضو هیئت علمی، آموزشکده فنی و حرفه ای سما، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج، کرج، ایران