تاثیر متغیرهای اتصال دهی بر ریزساختار اتصال TLP سوپرآلیاژ GTD-111

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 299

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

IMES14_082

تاریخ نمایه سازی: 1 دی 1399

چکیده مقاله:

در این مقاله تاثیر دما و زمان اتصالدهی بر ریزساختار اتصال فاز مایع گذرا (TLP) سوپرآلیاژ پایه نیکل GTD-111 توسطلایه واسط آمورف MBF30 مورد بررسی قرار گرفته است. فرایند اتصال دهی در دماهاي 1080- 1180°C در زمان هاي مختلفانجام شده است و ریزساختار نواحی مختلف اتصال توسط میکروسکوپ نوري و الکترونی روبشی بررسی شده است. نتایج نشانداد که ترکیبات بین فلزي و یوتکتیکی همانند بوراید غنی از نیکل، ترکیب سه تایی Ni-B-Si و همچنین گاماي یوتکتیکی درطی سردشدن از دماي اتصال دهی در ناحیه اتصال تشکیل شده اند. افزایش زمان اتصال دهی منجر به کاهش و در نهایت حذففازهاي مضر بین فلزي و کامل شدن انجماد همدما در ناحیه اتصال شد. نتایج نشان داد که افزایش دماي اتصالدهی از 1080تا 1160°C در زمان ثابت اتصال دهی 90 دقیقه، منجر به حذف فازهاي بین فلزي و کامل شدن انجماد همدما شده است.همچنین افزایش دماي اتصال دهی منجر به کاهش زمان مورد نیاز جهت حذف فازهاي موجود در ناحیه انجماد غیر همدما(ASZ) شد. این در حالی است که در دماي 1180°C، فازهاي بین فلزي مجدداً در ناحیه اتصال مشاهده شده اند. فازهايبوراید غنی از کروم در ناحیه متاثر از نفوذ (DAZ) به دو صورت بلوکی و سوزنی در حین فرایند اتصال دهی تشکیل شدند.افزایش دما و زمان اتصالدهی منجر به افزایش وسعت فازهاي بین فلزي DAZ در ناحیه اتصال شده است. نتایج نشان داد کهافزایش زمان عملیات همگن سازي پس از اتصال دهی از 180 به 300 دقیقه، منجر به حذف فازهاي موجود در ناحیه DAZ ونیز یکنواخت تر شدن غلظت عناصر آلیاژي نسبت به فلز پایه شده است.

نویسندگان

جواد اسدی

دانشجوی دکتری مهندسی مواد، گروه مهندسی متالورژی و مواد دانشگاه فردوسی مشهد

سیدعبدالکریم سجادی

استاد گروه مهندسی متالورژی و مواد دانشگاه فردوسی مشهد

حمید امیدوار

دانشیار دانشکده مهندسی متالورژی و مواد دانشگاه صنعتی امیرکبیر