بازتاب فرافکنی در قصاید و غزلیات خاقانی (نگاه فرافکنانه به قضاوقدر، جبرو اختیار، فلک، اقبال، دهر و اجل)

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 444

فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICLP04_167

تاریخ نمایه سازی: 4 آذر 1399

چکیده مقاله:

در روزگار معاصر بین علوم مختلف پیوند های گوناگون برقرار می شود از جمله پیوند میان ادبیات و روانشناسی است. فرافکنی یکی از روش های دفاعی در تعاملات مختلف می باشد که شخصیت های برجسته ادبی، عرفانی و فلسفی ما این موضوع را تشخیص داده بودند و در توصیف رفتارو کنش و اتفاقات و منشا رخدادها عواملی را دخیل می دانستند تا اضطراب ها و تنش ها را کاهش دهند. از جمله مسئلۀ سرنوشت یا قضا و قدر که یکی از پیچیده ترین مباحث فلسفی است واز دوره های قبل ازاسلام در ایران رواج داشته است. در دوره هایی عناصر طبیعی پرستش می شد و مردم آنها را درسرنوشت خود دخیل می دانستند و در یک دوره با ظهور زردشت مردم به عبادت اهورامزدا دعوت شدند که در این دین به اختیار انسان تاکید داشت و با انحرافی که در دین زردشت پیش آمد و اندیشۀ زروانی در آن نفوذ پیدا کرد کم کم تفکر جبرگرایی و اعتقاد به تقدیر در بین مردمان رایج شد. بعد از ظهور اسلام گروهی مثل اشاعره پیدا شدند که کارهای انسان را از پیش مقدر شده به حساب آوردند. شاعران ایران هم از این قاعده مستثنی نبودند و حکمرانی فلک و تقدیر را به نظم درآورده و از روزگار و دهر گله ها داشته و در فرافکنی ادیبانۀ خود، بخت و اقبال و شانس را به عناصر فوق نسبتداده اند.در این مقاله با کنکاش در قصاید و غزلیات خاقانی به بررسی دیدگاه ایشان نسبت به قضا و قدر و عوامل فوق می پردازیم. نتایج بررسی ها نشان می دهد که خاقانی در این فرافکنی گاهی تسلیم قضا و قدر می شود و گاهی راه هایی را برای مقابله با آن توصیه می کند.

نویسندگان

فاطمه حجه فروش

دانشجوی دکتری ادبیات غنایی/همدان مدرس دانشگاه فرهنگیان