مطالعه جذب سطحی و واجذب عناصر کم مصرف روی، آهن، مس و منگنز در خاکهای آهکی تحت کشت گندم و ارتباط آن با ویژگیهای فیزیکوشیمیایی خاک و جذب این عناصر توسط گندم
صاحب اثر: سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی
نوع محتوی: طرح پژوهشی
زبان: فارسی
استان موضوع گزارش: تهران
شهر موضوع گزارش: تهران
شناسه ملی سند علمی: R-1094133
تاریخ درج در سایت: 27 بهمن 1397
دسته بندی علمی: علوم کشاورزی
مشاهده: 501
تعداد صفحات: 81
سال انتشار: 1387
نسخه کامل طرح پژوهشی منتشر نشده است و در دسترس نیست.
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
چکیده طرح پژوهشی:
عناصر غذایی کم مصرف در خاکهای آهکی به شدت جذب شده و از دسترس گیاه خارج میشوند. لذا دانستن رفتار این خاکها از نظر جذب عناصر کم مصرف و همچنین توانایی آنها در آزادسازی عناصر جذب شده به محلول خاک از اهمیت خاصی برخوردار است. این امر میتواند ما را در تصمیمگیریهای بعدی در زمینه چگونگی مصرف عناصر کم نیاز یاری رساند. در این پروژه جذب سطحی روی و مس در 20 نمونه خاک از مزارع مختلف گندمکاری کشور از طریق برقراری تعادل با محلولهای حاوی 5 تا 2000 میلی گرم در لیتر روی و مس در دمای 25 C مورد مطالعه قرار گرفت. دادهها با معادلات جذب سطحی برازش داده شد و همبستگی خصوصیات خاک با جذب سطحی این عناصر بررسی گردید. واجذب روی با استفاده از محلولهای CaCl2 و DTPA اندازهگیری شد. در گلخانه، گندم در یک طرح فاکتوریل با دو عامل نوع خاک و سه سطح روی و مس (صفر، 5 و 10 میلیگرم درکیلوگرم خاک) در سه تکرار کشت شد. پس از 8 هفته گیاهان برداشت شده و وزن خشک اندام هوایی، غلظت و جذب کل این عناصر توسط گندم اندازهگیری گردید.سپس همبستگی بین صفات گیاهی اندازهگیری شده و پارامترهای معادلات جذب سطحی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که رفتار جذب سطحی روی و مس به خوبی با معادلات لانگمویر، فروندلیچ و تمکین قابل پیش بینی می باشد. جذب سطحی روی با همدمای فروندلیچ و جذب سطحی مس با همدمای لانگ مویر بهترین برازش را داشتند.جذب سطحی مس در خاکها در دو سطح صورت گرفت.در خاکهای مورد مطالعه، مس بیشتر از روی جذب گردید. حداکثر جذب روی (ثابت b در معادله لانگ مویر) بین 10024 تا 54461 میکروگرم در گرم خاک و حداکثر جذب مس در سطح اول (50-500 میلیگرم مس در لیتر محلول تعادلی) بین 7246 تا 12354 میکروگرم در گرم و در سطح دوم (500-2000 میلیگرم مس در لیتر محلول تعادلی) بین 33908 تا 319493 میکروگرم در گرم خاک متغیر بود.انرژی جذب (ثابت k در معادله لانگ مویر) در سطح دوم جذب مس به طور مشخصی کمتر از سطح اول بود. کربن آلی بیشترین همبستگی را با جذب سطحی روی داشت.روابط رگرسیونی نشان داد که حداکثر جذب روی با افزایش مقدار کربنات کلسیم خاک افزایش می یابد. در غلظتهای کم محلول تعادلی (کمتر از 100 میلیگرم در لیتر) توانایی DTPA در واجذب روی جذب سطحی شده بیش از CaCl2 بود در حالی که در غلظتهای بالاتر CaCl2 روی جذب سطحی شده بیشتری را نسبت به DTPA واجذب نمود.به طور متوسط روی واجذب شده توسط CaCl2 و DTPA در اغلب خاکها کمتر از 10 درصد روی جذب سطحی شده بود.در بین خصوصیات خاک، جذب سطحی مس با کربن آلی و مس قابل استفاده رابطه معنی دار و منفی داشت. به طور متوسط کاربرد روی و مس سبب افزایش وزن خشک اندام هوایی، غلظت و جذب کل روی و مس توسط گندم گردید. اثر مصرف روی و مس بر صفات گیاهی مورد بررسی در خاکهای مختلف متفاوت بود. در50 درصد از خاکهای مورد بررسی، مصرف روی و مس به ویژه در سطح 10 میلیگرم در کیلوگرم خاک سبب افزایش معنی دار وزن خشک اندام هوایی گندم گردید. بین پاسخهای گیاهی گندم و ضرایب معادلات جذب سطحی روی و مس همبستگی معنی داری مشاهده نشد.
کلیدواژه ها: