مطالعه و ارزیابی سیتوژنتیکی و ملکولی نتاج حاصل از تولید مثل جنسی در چهار گونه ی جنگلی

نوع محتوی: طرح پژوهشی
زبان: فارسی
استان موضوع گزارش: تهران
شهر موضوع گزارش: تهران
شناسه ملی سند علمی: R-1067770
تاریخ درج در سایت: 27 بهمن 1397
دسته بندی علمی: علوم کشاورزی
مشاهده: 241
تعداد صفحات: 78
سال انتشار: 1393

نسخه کامل طرح پژوهشی منتشر نشده است و در دسترس نیست.

  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این طرح پژوهشی:

چکیده طرح پژوهشی:

در این تحقیق ویژگی های کاریوتیپی و پروفیل پروتیینی چهار گونه مختلف مورد بررسی قرار گرفت. چهار جمعیت مختلف گز روغنی ‭(Moringa peregrina) ‬بههمراه دو نمونه کشت بافتی از این گونه مورد مطالعات کاریوتیپی قرار گرفته و ضمن اندازه گیری ابعاد کروموزومی برخی از آماره های موجود جهت سنجش تقارن کاریوتیپی نیز محاسبه شده و بر مبنای آنها جمعیت های مختلف این گونه مقایسه شدند. کلیه ژنوتیپ ها و جمعیت های این گونه دارای ‮‭28‬ کروموزوم بودند (‮‭28‬‭= x‬2‭= n‬2) و در برخی موارد سلول های آنیوپلویید نیز مشاهده گردید. جمعیت های مورد مطالعه و کروموزوم های آنها از نظر تمامی ویژگی های کاریوتیپی با هم اختلاف معنی داری در سطح یک درصد داشتند. میانگین عمومی طول کروموزوم های جمعیت های مورد مطالعه از این گونه بین ‮‭1/19‬ تا ‮‭2/1‬ متغیر بود. بیشترین طول ژنوم متعلق به جمعیت کشت بافتی کنشکی ( ‮‭51/2‬) و کمترین طول ژنوم متعلق به جمعیت گرهون ( ‮‭33/3‬) بود. بهعبارت دیگر نمونه های کشت بافتی از نظر ابعاد کروموزومی در دسته های جداگانه و کاملا متفاوت از سایر جمعیت های مطالعه شده قرار گرفتند. متقارن ترین کاریوتیپ را بر مبنای ‭TF%‬، جمعیت چانف از خود نشان داد (%‮‭45‬). نامتقارن ترین کاریوتیپ بر این مبنا متعلق به نمونه کنشکی بود (%‮‭41‬). آماره ‭DRL ‬و فرمول کاریوتیپی نیز این موضوع را تایید نمود. تنوع ژنتیکی با استفاده از استخراج پروتیین های ذخیره ای بذر و الکتروفورز بهروش ‭SDS-PAGE ‬روی ‮‭11‬ پایه از 4 منطقه سیستان و بلوچستان بررسی گردید. بر اساس این نتایج، فواصل جغرافیایی توده ها و جمعیت های مورد مطالعه تا اندازه ای موجب تمایز بین جمعیت ها شد ولی این تمایز کامل نبود و هنوز وجوه مشترک زیادی در سطح ملکولی بین این جمعیت ها وجود دارد که نشانه ای از یک پیشینه ژنتیکی مشترک می باشد. در مطالعات کاریوتیپی صنوبر پده ‭(Populus euphratica) ‬پایههای والدینی از 4 منطقه بههمراه نتاج حاصل از آنصها مورد مقایسه قرارصگرفتند. به این صورت که نمونهصهای والدینی با نتاج خود، والدینیصها با هم و نمونهصهای نتاج با نتاج مناطق مختلف بهصورت مقایسهصای از نظر تعداد کروموزومصها، اندازه بازوی بلند و کوتاه و نسبت آنصها با یک دیگر مورد ارزیابی قرارصگرفتند. نتایج نشان داد کلیه جمعیت های مورد مطالعه دارای ‮‭36‬ کروموزوم و دیپلویید بودند. همچنین، بین ژنوتیپصها و کلنصهای مختلف این گونه از نظر ویژگیصهای کروموزومی اختلاف وجود داشت. در زمینه مطالعات پروتیینی، نمونهصهای والدینی در 4 منطقه با چند نمونه نتاج از هر منطقه مورد ارزیابی و مقایسه قرارصگرفتند. بر اساس این نتایج پروتیین های حاصل از برگ می توانند ژنوتیپصهای مختلف صنوبر پده را بهخوبی از هم تفکیک نمایند. در مطالعات کاریوتیپی صنوبر سفیدپلت ‭(Populus caspica) ‬والدین و نتاج تعدادی از پایه های منتخب از گیلان و مازندران مورد مطالعه قرار گرفتند. تمام جمعیت های مورد مطالعه دارای ‮‭38‬کروموزوم و دپیلویید بودند. از نظر تقارن کاریوتیپی نیز عموما متاسانتریک بودند. از نظر طول ژنوم، کوچکترین ژنوم متعلق به یکی از نتاج استان گیلان (‮‭51/ 53‬ ) و بلندترین آن مربوط به یکی از نتاج استان مازندران ( ‮‭39/47‬ ) بود. بر اساس تجزیه واریانس اختلاف بسیار معنی داری بین نتاج مشاهده شد. در حالی که بین دو والد مورد مطالعه هیچ اختلاف معنی داری از نظر ابعاد کروموزومی مشاهده نگردید. تعیین فاصله ژنتیکی بین ژنوتیپ های مورد مطالعه براساس الکتروفورز پروتیین های محلول برگی نیز تا حدود زیادی نمونه های مربوط به دو استان را از یکدیگر تفکیک نمود. والدین و نتاج مورد مطالعه نیز اختلاف چندانی با هم نشان ندادند و در خوشه های مشابه قرار گرفتند. بهمنظور تعیین کاریوتیپ و ساختار کروموزومی در گونه بلوط بلندمازو ‭(.castaneifolia C.A. Meyer Quercus)‬، شش جمعیت از این گونه واقع در شمال کشور استفاده شد. نتایج نشان داد در کلیه سلولصهای مورد بررسی هر جمعیت، تعداد کروموزوم پایه ‮‭12‬‭=x ‬و همگی دیپلویید بودند. نتایج وجود تفاوت معنیصدار را از نظر صفات طول کروموزوم، طول بازوی بلند و طول بازوی کوتاه میان جمعیت های مورد بررسی را آشکار کرد. فرمول کاریوتیپی در کلیه جمعیتصهای مورد مطالعه m‮‭12‬ بدست آمد. جمعیتصهای مورد مطالعه همگی از نظر دستهصبندی کروموزومی در کلاس ‭B ‬استبینز قرار گرفتند که نشانصدهنده وجود تقارن متوسط در کاریوتیپصهای مورد مطالعه بود. سایر شاخصصهای تقارن کروموزومی نیز مبین متقارن بودن نسبی کروموزوم ها در کلیه جمعیتصها بود که نشان میصدهد این گونه از نظر تکاملی ابتدایی و تکامل نیافته است. تجزیه خوشه ای نیز جمعیتصهای مورد مطالعه را در دو خوشه مجزا طبقهصبندی نمود. جمعیتصهای مربوط به ارتفاعات مختلف جنگل های تالش در گیلان در یک خوشه و سایر جمعیتصها که مربوط به جنگلصهای میان بند استانصهای مازندران و گلستان بودند، در خوشه دیگر جای گرفتند. واژگان کلیدی: سفیدپلت، پده، گز روغنی، بلند مازو، تنوع ژنتیکی، کاریوتیپ، پروتیین.