تعیین گروه های بیماریزای قارچ Phoma lingam عامل بیماری ساق سیاه کلزا در استانهای آلوده کشور
صاحب اثر: سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی
نوع محتوی: طرح پژوهشی
زبان: فارسی
استان موضوع گزارش: تهران
شهر موضوع گزارش: تهران
شناسه ملی سند علمی: R-1061631
تاریخ درج در سایت: 27 بهمن 1397
دسته بندی علمی: علوم کشاورزی
مشاهده: 327
تعداد صفحات: 49
سال انتشار: 1388
نسخه کامل طرح پژوهشی منتشر نشده است و در دسترس نیست.
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
چکیده طرح پژوهشی:
بیماری ساق سیاه با عامل Phoma lingam یکی از مهمترین بیماریهای کلزا در مناطق کشت این محصول در دنیا می باشد. در ایران نیز این بیماری در سالهای اخیر شیوع پیدا کرده است. درقالب این پروژه خصوصیات مختلف جدایه های عامل بیماری بررسی شد. در سال 1387 تعداد 103 جدایه P. lingam از مزارع کلزای استانهای اردبیل، گلستان، قزوین، خوزستان و مازندران، جداسازی گردید. فرم پرگنه، سرعت رشد میسلیوم، توانایی تولید رنگیزه در محیط کشت و تراکم پیکنیدهای جدایه های مختلف قارچ بسیار متفاوت بود. از لحاظ توان بیماریزایی نیز اختلاف زیادی بین جدایه های مختلف وجود داشت. این اختلاف حتی در بین جدایه های یک منطقه دیده می شد. جدایه های بیماریزا دارای رشد بطیی بوده، فاقد توان تولید رنگیزه بودند و پیکنید فراوان تولید می کردند. اغلب جدایه ها (7/%76) بیماریزا نبودند. در قسمت مولکولی این پروژه وضعیت ژنتیک جمعیت قارچ Phoma lingam با کمک 59 جدایه انتخاب شده از قسمت اول، مورد مطالعه قرار گرفت. در این بررسی از مارکر مولکولی RAPD و هفت پرایمر تصادفی استفاده گردید. باندهای حاصل از کل 7 پرایمر که تولید خوبی داشتند به همراه 59 جدایه که حضور و عدم حضور هر یک از باندها در هر یک از آنها مورد بررسی قرار گرفته بود، تولید یک ماتریس کردند. از داده های صفر ویک و با کمک ضرایب دایس و تحت نرم افزار NTYSISpc version 2.o2 دندروگرام مربوط به 59 جدایه قارچ Phoma lingam بدست آمد. برای رسم دندروگرام از روش UPGMA (Unweighted Pairgroup Method with Arithmetic Average ) استفاده گردید. حداکثر میزان تشابه به دست آمده بین تمام جدایه های مورد ارزیابی برابر با %32 است و یا به عبارت دیگر میزان تفاوت کلی قابل مشاهده بین جدایه ها برابر با %68 است و نشان داد که تنوع ژنتیکی بین جدایه های قارچ Phoma lingam جدا شده از مناطق مختلف ایران بالاست و بیانگر آن است که جمعیت قارچ از ژنوتیپهای متعددی تشکیل شده است. با رسم خط cut-off در دندروگرام مربوطه از منطقه %53 جدایه ها به چهار گروه عمده و یک جدایه بصورت منفرد تقسیم شدند. با توجه به دندروگرام حاصل نمی توان نقش عامل کلیمایی را در گروهبندی جدایه ها نادیده گرفت. هر چند تجزیه کلاستر نشان دادکه گروهها دقیقا با توجه به منطقه جغرافیایی جدا نشده اند. قرار گرفتن جدایه هایی با داشتن مناطق جغرافیایی مختلف درون یک گروه اصلی نشان می دهد که مشابهت یا عدم مشابهت بین جدایه ها تا حدودی مستقل از پراکنش جغرافیایی آنها است. در بین 59 جدایه قارچ که در این تحقیق استفاده شد 14 فنوتیپ مولکولی حاصل از RAPD به دست آمدکه گروه هاپلوتیپی 2 (HP2 ) به عنوان فنوتیپ مولکولی غالب با 38 تکرار (4/%64 جدایه ها) در جمعیت مورد بررسی مشاهده شد.
کلیدواژه ها: