مطالعه تطبیقی سیاست گذاری ورزش همگانی در کشورهای پیشرفته و ایران

سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 530

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SASM02_212

تاریخ نمایه سازی: 22 تیر 1399

چکیده مقاله:

مقدمه: حضور کمتر از 10 درصد از اقشار مختلف کشور در ورزش همگانی و تفریحی حتی در بهترین شرایط، موید این مطلب است که نیاز بهبررسی زمینه ای و بنیادی در این حیطه می باشد (1). هدف از انجام این تحقیق بررسی تطبیقی نحوهی سیاستگذاری ورزش همگانیکشورهای منتخب و مقایسه آن با کشور ایران بود.روش شناسی: روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است که از نوع تطبیقی است. کشورهای بررسی شده در بخش تطبیقی پژوهش شامل برزیل، استرالیا، نروژ، فرانسه و سوئد می باشند چرا که در استرالیا 45 درصد، نروژ 41 درصد، فرانسه 35 درصد، برزیل 38 درصد و در سوئد39.9 درصد از افراد 25 سال به بالا به ورزش مستمر می پردازند (2). اطلاعات مورد نظر پژوهش از وب سایت های ورزشی، آیین نامه های اجراییفدراسیون های ورزش همگانی کشورهای منتخب جمع آوری گردیده است. همچنین وضعیت کنونی ورزش همگانی کشور از طریق مصاحبه بانخبگان آگاه، صاحب نظران و پژوهشگران در حیطه ورزش همگانی، جمع آوری شد. جامعه آماری پژوهش، نخبگان آگاه به ورزش همگانیبودند. نمونه آماری 21 نفر از نخبگان و به صورت نمونه گیری در دسترس و به شیوه گلوله برفی انتخاب شدند.یافته های تحقیق: یافته های تحقیق نشان داد کشور نروژ با دارا بودن سیاست کلان در حیطه ی ورزش همگانی از سال 1996 تا سال 2004 وهمچنین 2004 تا 2012 در دو استراتژی اولیه، زمینه را برای سیاست گذاری دو برنامه کلی دیگر تا سال 2028 آماده ساخته است. در سال2007 با براورد معادل 100 میلیون دلار طرح ورزش همگانی در کشور سوئد اجرا شد که بر مبنای داوطلبی بودن تحت جنبش ورزش همگانیسوئد بوده است. ورزش همگانی در فرانسه بر اساس شش بعد و سوالاتی در هر بعد شروع شد که سوالات، از تحلیل کارگروه پارلمان این کشوراز وضعیت ورزش همگانی گرفته شد (3). در برزیل و استرالیا نیز پس از بستن مدارس، محل هایی تحت عنوان باشگاه های ورزش همگانی واوقات فراغت باز شده تا جوانان وقت خود را در این محل ها سپری کنند. در این کشورها طرح های ورزش همگانی با سیاست گذاری 6 و 8 سالهدر حال اجرا می باشد که در برزیل به علت بازدهی سریع، برنامه 8 ساله متوالی از سال 2004 انجام گردیده است (4).نتیجه گیری:با مقایسه نتایج مشخص گشته است که در کشور ایران 12 مولفه باید به مدل سیاست گذاری رابج کشور اضافه کرد. باید به جاییبرسیم که برای مردم کشور ما ورزش لذت آور باشد و به صورت عادی در برنامه روزانه آنها وجود داشته باشد (5) و این ممکن بدون در نظرگرفتن سیاست مناسب در قبال ورزش همگانی ممکن خواهد شد.

نویسندگان

علی وفایی مقدم

دانشجوی دکتری مدیریت ورزشی دانشگاه مازندران

فرزام فرزان

دانشیار دانشگاه مازندران