بررسی وتحلیل تاثیر فلسفه ی (سبک)زندگی مردمان جامعه ی آمریکا درشکل گیری زیربنای فکری وعقیدتی نظام آموزشی آن وتبیین مصداقهایی از این تاثیر

هدف این تحقیق بررسی و تحلیل تاثیر فلسفه ی (سبک( زندگی مردمان جامعه ی آمریکا درشکل گیری زیربنای فکری وعقیدتی نظام آموزشی آن وتبیین مصداقهایی از این تاثیرمی باشد که د ر توضیح باید گفت مکتب فلسفی پراگماتیسم بیش از سایر مکاتب موضوع انسان و تربیت او را مورد توجه قرار داده است بطوریکه جان دیویی فیلسوف و مربی مشهور کودکان ، تربیت را جنبه ی فعال فلسفه و فلسفه را تبیین جریان تربیت می دانست . آموزش و تربیت از دیدگاه پراگماتیسم فرآیندی متغیر و انعطاف پذیر می باشد که بنابر مقتضیات جامعه و هر عصری ممکن است دگرگون شود .توجه به تجارب زندگی اولویت اصلی در نظام های آموزشی و تربیتی از دیدگاه این مکتب میباشد بطوری که امر تربیت بعنوان هدف و وسیله ی رسیدن به آن به جای آموختن مطالب درسی باید به ایجاد فرصت هایی برای کسب تجارب تازه یا نوسازی تجارب و آموزش نکات تازه پیرامون جهان بپردازد به همین دلیل است که در نظام های آموزشی آمریکایی - اروپایی پرورش استعداد ها از طریق نوسازی تجارب در اولویت قرار دارد . در نتیجه گیری باید گفت پراگماتیست ها تجربه ، عمل ، سودمندی ، متغیربودن امور دنیا و ذاتی بودن این تغیرات و روش علمی (حل مسئله ( را به مثابه محور های فکری در نظر می گیرند که موجبات تغیرات عمیقی در تمامی شئونات زندگی ( بویژه تربیت رسمی ( مردمان کشورهای اروپایی – آمریکایی شده است مثلا روش علمی ( حل مسئله ( تنها راه رویارویی با مشکلات و مساثل مبهم دنیا تلقی شده و مدرسه بعنوان نهادی جامعه پذیری یادگیرندگان سهم بسزایی ایفا می کند

کلیدواژه ها:

پراگماتیسم ، نظام آموزشی ، جوامع غربی ، سبک زندگی ، تجربه ، عمل ، سودمندی