مقایسه آسیب پذیرهای بادوام: باورهای ارتباطی زوجین، عملکرد خانواده اصلی و روان رنجورخویی در بین زنان و مردان متقاضی طلاق
محل انتشار: مطالعات زن و خانواده، دوره: 7، شماره: 1
سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 430
فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JWFS-7-1_008
تاریخ نمایه سازی: 4 اردیبهشت 1399
چکیده مقاله:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه آسیب پذیرهای بادوام: باورهای ارتباطی زوجین، عملکرد خانواده اصلی و روان رنجورخویی در بین زنان و مردان متقاضی طلاق می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زن و مردهای متقاضی طلاق در شهرستان اردبیل بود. بدین منظور در یک تحقیق مقطعی و گذشته نگر، از بین این زوجین متقاضی طلاق، تعداد 200 نفر (100 نفر زن و 100 نفر مرد) به روش هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و با در نظر گرفتن ملاحظات اخلاقی در تحقیق مشارکت کردند. خرده مقیاس روان رنجورخویی از پرسشنامه شخصیتی NEO-FFI، مقیاس خانواده اصلی و پرسشنامه باورهای ارتباطی جهت سنجش متغیرهای مورد نظر به کار گرفته شدند. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که در گروه مردان مسیر عملکرد خانواده اصلی با باورهای ارتباطی (21/0- =β)، مسیر عملکرد خانواده اصلی با روان رنجورخویی (29/0- =β) و مسیر روان رنجورخویی با باورهای ارتباطی (32/0 = β)، معنادار است. در گروه زنان، مسیر عملکرد خانواده اصلی با روان رنجورخویی (24/0- =β) و مسیر روان رنجورخویی با باورهای ارتباطی (29/0 = β) معنادار است. همچنین، نتایج آزمون بوت استروپ نشان می دهد که در هر دو گروه، روان رنجوری خویی بین عملکرد خانواده اصلی و باروهای ارتباطی زوجین نقش میانجی دارد. بر اساس یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که مدل مفروض در هر دو گروه از برازش مطلوبی برخوردار است و عملکرد خانواده اصلی و روان رنجورخویی تعیین گرهای مهم باورهای ارتباطی زوجین می باشد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
رسول حشمتی
استادیار گروه روان شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
اصغر پور اسماعیلی
دکتری تخصصی روان شناسی، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل، اردبیل، ایران
سارا خداپرست کازرونی
کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی، ، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران