استعاره شناختی عشق در کاش حرفی بزنی از مصطفی رحماندوست ) بر اساس نظریه جورج لیکاف و مارک جانسون(
محل انتشار: پژوهشنامه ادب غنایی، دوره: 18، شماره: 34
سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 704
فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JLLR-18-34_011
تاریخ نمایه سازی: 30 فروردین 1399
چکیده مقاله:
نظریه استعاره مفهومی، برای اولین بار در آراء دو زبانشناس معروف، جورج لیکاف و مارک جانسون مطرح شد. طبق این نظریه، اساسا ذهن انسان برای درک هر مفهوم انتزاعی، به صورت ناخودآگاه و غیر ارادی به شکل استعاری عمل می کند. یکی از مفاهیم انتزاعی که انسان از ابتدای زندگی قادر به درک آن می باشد، مفهوم عشق است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی در صدد پاسخگویی به این پرسش است که مفهوم عشق درکتاب کاش حرفی بزنی با کدام تجربه های حوزه های مبدا بیان شده است بنابر تحلیل های انجام شده، شاعر با شناخت صحیح از ویژگی ها و نیازها و تجربیات دوره نوجوانی، اقدام به انتخاب حوزه های مفهومی آشنا و قابل درک برای مخاطب خویش نموده است. عشق به خدا، والدین و عشق های انسانی از موضوعات مطرح شده در این اثرند. علاوه بر آن، رحماندوست با گزینش حوزه های مبدا هستی شاختی مربوط به عناصر طبیعت و همچنین مصنوعات دست بشر با ویژگی های ارتباطی مثبت، عشق را موضوعی آرامش بخش و لطیف معرفی کرده است. شاعر پیام موجود در اثرش را با نشان دادن دو مقوله (خیر و شر) در سرشت انسان، و تصویر انسانی متناسب با یک استعاره کلی پیش روی او نهاده است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
فاطمه موسوی ثابت
دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان و بلوچستان
مریم خلیلی جهانتیغ
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان و بلوچستان
محمد بارانی
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان و بلوچستان
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :