سعید کیوان پور:شیرانی بیدآبادی
361386 : Researcher ID نویسنده و پژوهشگر مبانی جرم شناسی و روانشناسی اجتماعی Author and resear
192 یادداشت منتشر شدهمفاسد سیستم سرمایه داری؟
فصلنامه تخصصی زبان، فرهنگ، و ترجمه دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرضا

فلسفه پیدایش اقتصاد سرمایه داری بر اساس سودجوئی بی حد و حصر بنیان گذاری شده است و این فلسفه که نه با فطرت انسانی متناسب است و نه با هدف ادیان الهی تطبیق می کند باعث بسیاری از مفاسد و تبعات شوم و آثار درد انگیز و اختلاف طبقاتی می گردد.
یک سرمایه دار برای نیل به اهداف خود طبعا باید عده ای هرچه بیشتری را به کار و زحمت وادارد و حاصل تلاش آنها را با پرداختن مزد هرچه کمتری متصرف شود تا سود هرچه افزونتری کسب کند . این همان استثمار شوم سرمایه داری است و از همین جا پایه یک ظلم گسترده در جامعه پی ریزی می شود . در این رابطه هرچه ثروت سرمایه دار بیشتر و قدرت و نفوذ او افزون تر شود زیاده طلبی اش نیز دامنه بیشتری میگیرد و آنگاه در پی سود بیشتر ، به اعمال ظلم گسترده تری دست می زند . این اعمال ظلم جنبه ها و جلوه های گوناگون دارد . سرمایه دار می کوشد تا کارگران محروم و زحمتکش را هرچه بیشتر استثمار کند و در حالی که هر روز ساعات کار او را بالا می برد و وادارش می سازد تا تولید افزونتری از زحمت خود بدست بدهد مزد کمتری نیز به او می پردازد . کارگر در چنین سیستمی فقط آنقدر عائدی و درآمد دارد که با آن بتواند حداقل معیشت خود و خانواده اش را در حد بسیار پایین و جلوگیری از مرگ ناشی از گرسنگی، تامین کند . وی نه تنها از هیچ گونه وسائل و لوازم رفاهی برخوردار نیست بلکه برای فردای زندگی خود هیچگونه تامین و تضمینی ندارد ، زیرا به محض اینکه پیر و فرسوده و از کار افتاده شد سرمایه دار و صاحب کارخانه او را کنار می گذارد و نیروی تازه نفس و جوانی را جایگزین وی می سازد . درست است که در بسیاری از جوامع ، با فشار و رنجهای بسیار زیادی ، قوانین استفاده از بازنشستگی و از کار افتادگی برای کارگران و محرومان تدوین شده ولی اغلب ، چنان ناقص و نارسا و ظالمانه است که گاهی حتی کمتر از نصف همان دست مزد بخور و نمیر هنگام اشتغال و فعالیت کارگر نیز به دست او نمی رسد . همچنین در اینگونه ممالک کارگر و اصولا تمام طبقات محروم اجتماع از بهداشت و درمان و پزشک و خدمات بیمارستانی و درمانی کامل نیز بی بهره اند با تمام این مظالم هرگاه کارگران برای دستیابی به اندکی رفاه و تامین زندگی بهتر ، اقدام به کوچکترین اعتراض بکنند با اعمال زور و فشار ، به شدت سرکوب می شوند و در این موارد ، سرمایه دار حتی قادر است که از نیروهای نظامی نیز کمک بگیرد و با اسلحه به مقابله با گروهی کارگر و محروم و بی دفاع و غیر مسلح برود که تنها جرم آنان تقاضای دستمزد بیشتر و برخورداری از زندگی بهتر است .
علت اصلی این قبیل جریان ها در این گونه سیستم ها این است که دولت و سرمایه داران با یکدیگر وابستگی و پیوند نزدیک دارند . زیرا ارکان دولت ، با جماعت مالی سرمایه داران بر سر کار می آیند و مصدر مقامات می شوند . لذا خود را نسبت به سرمایه دار مدیون می دانند و برای حفط منافع او احساس مسئولیت می کنند و نیز چنین دولتهایی برای بقای خود و حفظ قدرت چون می داند که در میان توده مردم هیچگونه پایگاهی ندارند و نمی توانند به طبقه محروم و مستضعف متکی باشد ناچار به پول و عنوان و شهرت سرمایه داران اتکاء می کنند . این است که سرمایه داران و دولت های سرمایه داری همواره به حمایت و دفاع از یکدیگر می پردازند و می کوشند تا با قدرت و پول و قوه قهریه ای که در اختیار دارند دوام و بقای یکدیگر را تضمین کنند .
البته اقتصاد اسلامی که بر اساس عدل و قسط خداوندی پی ریزی شده است از چنین جریان های ظالمانه ای منزه و مبرا است . اسلام حقوق کارگر را بسیار مهم و محترم شمرده و برای کارگران احترام و تکریم فوق العاده ای قائل گردیده است و علاوه بر اینکه این گونه جریان ها را هرگز اجازه نداده است ، آنان را سخت محکوم و تقبیح نیز نموده است .
نمونه ای از ظلم و اجحاف دنیای سرمایه داری این است که آنها در زمینه گسترش ظلم ها برای اینکه کار بیشتر و تولید افزون تر را در برابر مزد هرچه کمتری خریداری کنند دست به استخدام زنها و کودکان خردسال می زنند ، زیرا زنی که برای رفع احتیاجات خانواده اش مجبور به کار کردن است و کودک خردسالی که از فرط استیصال به جای رفتن به مدرسه، عمر خود را در کارگاه های تاریک و مرطوب می گذراند طبعا ناچارند به تمام شرائط و تحصیلاتی که از طرف سرمایه داران بوجود می آید گردن نهند و در برابر هر مقدار دستمزدی که برای آنها در نظر گرفته شود تسلیم گردند . از این رو استخدام زن و کودک ، به نفع سرمایه داری است که از به کار گرفتن محرومان هدفی جز تحصیل سود ندارد .
دین اسلام در قوانین مخصوص به کودکان که در رابطه با اقتصاد تنظیم می کند به این نکته تاکید می نماید که لازم است توجه به تربیت و تعلم کودکان در حد اعلا بکوشیم ، در رابطه با بانوان نیز اسلام ، وظایف حساس تربیت فرزندان شایسته که یکی از وظایف مادران است و همچنین فرا گرفتن علم و دانش و مسائل اعتقادی و اخلاقی را در صدر برنامه زندگی آنها قرار می دهد و با کار کردن آنها هرچند ذاتا مخالف نیست ولی از نظر اسلام هرگز نباید این موضوع آنها را از مسائل مهمتر زندگی انسانی باز بدارد و به حیثیت انسانی و اسلامی آنان کوچکترین لطمه ای وارد بسازد .
خلاصه اینکه حکومت هایی که از سیستم سرمایه داری تبعیت میکنند سرچشمه مفاسد و تباهی ها و پلیدی های فراوانی می گردد که آنها به طور فهرست عبارتند از ! اختلاف فاحش طبقاتی ، رواج ظلم و بیدادگری ، شیوع فساد و فحشاء ، سلطه ی استعمار ، بروز جنگها و تشنج ، محرومیت روز افزون ضعفاء از مزایای زندگی ، اشباع حاجات غیر ضروری و تولید کالاهای تجملی و غیر لازم ، بحران های اقتصادی ، ؟ باید دانست که این فهرست از یک دیدگاه کلی و به طور اجماع تنظیم گردید وگرنه هر یک از این مفاسد دهها مفسده دیگر را نیز در کنار دارد و آن را به دنبال خود ایجاد می کند که در یک برسی دقیق و همه جانبه می توان فهرستی بسیار مفصل و طولانی از آنها تهیه کرد . همچنین باید دانست که دامنه اکثر این مفاسد به همان اختلاف طبقاتی کشیده می شود. دقت در ابعاد مساله نشان می دهد که این مفاسد گوناگون غالبا زائیده اختلاف فاحش طبقاتی در جامعه است و اختلاف طبقاتی نیز چنان که گفته شد تنها از ارباب و رعیتی حاصل می شود.
اختلاف طبقاتی یکی از شوم ترین مفاسد اقتصادی است که تبعات زشت و نفرت انگیز آن در ارکان جامعه ، پلیدی و تباهی می آفریند و انسان را از فطرت خویش دور و جدا می سازد ، پیدایش اختلاف شدید و فاحش طبقاتی است . در چنین جوامعی ، یک اقلیت معدود ، طبقه مرفه جامعه را تشکیل می دهند که از فرط فزونی پول و ثروت و نوعا افراط در تنوع طلبی و تجمل خواهی به فساد کشیده می شوند و اکثریتی فقیر و محروم که در آتش رنجها و گرفتاریها و نابسامانی های زندگی می سوزند و این رنجهای طاقت فرسا را با شکیبایی فوق توصیف و تصور متحمل می گردند و یا به فساد کشیده می شوند و حتی برخی از آنها تبدیل به عامل و آلتی می شوند که وسائل عیش عشرت آن ثروتمندان فاسد از طریق آنها تامین می شود .

👆👆( ما اینگونه زیستیم؟ ولی افسوس که امروز از این حماسه ها با افتخار یاد می کنیم بی آنکه یادی از قهرمانانشان کرده باشیم ، قهرمانانی که برای آزادی وطن از هستی شان گذشتند!! )
این افسانه پردازی و خیالبافی نیست که در این گونه جوامع در حالی که گروه فراوانی به نان شب محتاجند و از بیماری و عدم دسترسی به پزشک و دارو در گوشه ی فقر و بینوایی جان می سپارند، گروه دیگری در همان جامعه از نفیس ترین و مرغوبترین خوراکها و پوشاک و سفرهای خارجی لوکس بهره مندند و در بیشتر شئون زندگی آنها جلوه های روشنی از اسراف و زیاده روی و افراط منعکس است و حتی به طور مرتب هفته ای یک بار سگ و گربه خود را به مطب پزشک مخصوص می برند تا وضع مزاجی آنها را تحت کنترل بهداشتی و پزشکی داشته باشند ، در حالی که آن گروه محروم هرقدر به خویشتن در راه قناعت و صرفه جویی فشار می آورند باز هم نمی توانند پاسخ احتیاجات ضروری زندگی خود را بدهند....
( ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی پس از فرمان هشت ماده ای حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی به روئسای قوای سه گانه در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۰ تشکیل شد .)

در بخشی از فرمان مقام معظم رهبری به سران قوا آمده است، خشکانیدن ریشه فساد مالی و اقتصادی و عمل قاطع و گره گشا در این باره، مستلزم اقدام همه جانبه به وسیله قوای سه گانه مخصوصا دو قوه مجریه و قضائیه است. قوه ی مجریه با نظارتی سازمان یافته و دقیق و بی اغماض. از بروز و رشد فساد مالی در دستگاه ها پیشگیری کند و قوه قضائیه با استفاده از کارشناسان و قضات قاطع و پاکدامن. مجرم و خائن و عناصر آلوده را از سر راه تعالی کشور بردارد. بدیهی است که نقش قوه ی مقننه در وضع قوانین که موجب تسهیل راهکارهای قانونی است و نیز در ایفاء وظیفه ی نظارت، بسیار مهم و کارساز است.
○ الگوگیری زمامداران از حکومت علوی ، زهد و پارسایی و پرهیز از اشرافی گری ، عدالت اجتماعی و رسیدگی به قشر مستضعف و رفع محرومیت از جامعه و نیز مبارزه با مفاسد اقتصادی در رهنمودهای مقام معظم رهبری از جایگاه ویژه ای برخوردار است و دولت نیز مسئولیت سنگینی در این زمینه دارد. از نظر ایشان مهمترین مرکزی که باید با مفاسد اقتصادی مبارزه کند ، دولت است و قوه قضائیه در مرحله ی بعد قرار می گیرد. وجود دو گرایش افراطی و تفریطی در زمینه مبارزه با مفاسد اقتصادی از مسائلی است که می تواند مسئولان را در این زمینه از مبارزه صحیح ، اصولی و بدون اغماض باز دارد. از این رو در موارد متعددی مورد تاکید و توصیه مقام معظم رهبری قرار گرفته است.
بی تردید توجه به شاخص های یاد شده و توصیه های رهبر انقلاب به ویژه در زمینه های اشتغال، کوتاه شدن زمان پروژه ها، کاهش تورم ، مبارزه با قاچاق کالا، حرکت به سوی پویائی، رفع فقر، توزیع عادلانه ثروت، مبارزه با مواد مخدر، قطع وابستگی به نفت، و نیز شاخص های دیگری را رهبر انقلاب ترسیم کرده اند ، که می تواند قوه مجریه را در حوزه اقتصادی به یکی از کارآمدترین دولت ها تبدیل کند .
سعید کیوان پور:شیرانی بیدآبادی

