درس از نسل قبل
عصاره فهم تشخیص و آگاهی جسارت و درایت نسل های قبل از ما همان چیزی هست که بدست آورده اند و و امروز می بینیم، هرچیزی در توان داشته اند هزینه کرده اند تا شده است آن چیزی که امروز در معرض دید ماست.
اگر با اکنون آن ها موافق نیستیم پس نمی توانیم از آن ها برای بهبود شرایط خودمان مشورت کنیم چون تمام توان آن ها ثمره اش چیزی است که می بینیم و اگر توان بهتر شدن شرایط را داشتند شرایط حال خودشان بهتر بود.
می توان شرایط آن ها و میراثشان را دید و درس و عبرت گرفت، عبرت یعنی دیدن و درس گرفتن و رفتن.
"ره است که رهبر را تربیت می کند"
جوانی و بی تجربگی عیب نیست چون تجربه بدست خواهد آمد.
حرکت یک جامعه مبتنی بر وجدان جمعی صورت می گیرد و وجدان جمعی یک اتفاق تدریجی و طولانی مدت است و آگاهی از جنس هیجان نیست که یکباره به اوج برسد، آگاهی مانند داغی و پختگی است و غیر قابل بازگشت.
وقتی نسبت به چیزی به آگاهی رسیدیم دیگر ناآگاه نمی شویم ولی ممکن است آگاهی جدیدی بدست بیاوریم که متوجه شیم آگاهی قبلی منقضی شده
دقیقا مانند مادر بارداری که درست است مشتاق دیدن بچه خود است ولی اگر به هر طریقی بخواهد او را به دنیا بیاورد حتی اگر زنده زاییده شود ولی ناقص است.
پس برای رسیدن به آگاهی و پختگی باید مقدمات و زمان کافی فراهم باشد و در این راه نباید دلسرد شوید، مثلا بگویید چیزی نشده و همه چیز مانند سابق است نه طرز تفکر و شکل و ساختار ذهنی شما قطعا مشابه سابق نیست.