سرچشمه آگاهی

[مولانا]
بانگ تسبیح بشنو از بالا - پس تو هم سبح اسمه الاعلی
گل و سنبل چرد دلت چون یافت - مرغزاری که اخرج المرعی
یعلم الجهر نقش این آهوست - ناف مشکین او و ما یخفی
نفس آهوان او چو رسید - روح را سوی مرغزار هدی
تشنه را کی بود فراموشی - چون سنقرئک فلا تنسی (1)
***
[محمود شبستری]
ادراک هستی حق، که اظهر و اعرف است، مقدم است بر ادراک نفس، که نفس از عالم امر است: و الله غالب علی امره «یوسف/21»، و از این جهت نسیان حق را مستلزم نسیان نفس فرمود، که نسیان بعد از معرفت بود: نسوا الله فانساهم انفسهم «حشر/19». (2)
***
[یزدانپناه عسکری]
غفلت از حقیقت امر و سرچشمه آگاهی و نسیان به گونه ای که پوسته ای هم باقی نماند. «اولئک هم الفاسقون». (3)
__________________
1 - مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی)، دیوان کبیر شمس، طلایه - تهران، چاپ: اول، 1384. غزل 247
- الاعلی : 1 - سبح اسم ربک الاعلی
- الاعلی : 4 - و الذی اخرج المرعی
- الاعلی : 7 - الا ما شاء الله انه یعلم الجهر و ما یخفی
- الاعلی : 6 - سنقرئک فلا تنسی
2 - شیخ محمود شبستری، حق الیقین فی معرفه رب العالمین، انتشارات یلدا قلم - تهران، چاپ: دوم، 1382. صفحه 15
3 - و لا تکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم اولئک هم الفاسقون «الحشر / 19»