موانع خلاقیت کارکنان
بسیاری از سازمان ها به علتهای گوناگون در پیاده سازی فرآیند خلاقت، نوآوری و تغییر مداوم شکست می خورند (Mazzucato, 2013). در این میان باید به عواملی همچون ارتباطات، عدم مشارکت کارکنان، مقاومت مدیران میانی و ریسک گریزی اشاره نمود(Alshwayat et al., 2022).
1) ارتباطات: بسیاری از محققان ارتباطات را به عنوان یک عامل کلیدی و حیاتی در فرآیند تغییرات درون سازمانی تشخیص داده اند. ارتباطات موثر عاملی درکاهش عدم اطمینان در جلب تعهد کارکنان در نظر گرفته و درنتیجه مقاومت در برابر تغییر را کاهش می دهد و بالعکس(Lewis, 2019; Renn, 2020). سازمان ها با ارائه کمک و ارتباطات مناسب، نوآوری و تغییر را تحریک کرده تا به کارکنان کمک کنند تا بر هرگونه اضطراب بالقوه ناشی از عوامل ناشناخته موثر بر شغلشان غلبه کنند. ترس و اضطراب ناشی از ارتباطات نادرست می تواند مقاومت در برابر تغییر را در بین کارکنان افزایش دهد و فرآیند خلاقیت را به تاخیر بیندازد(Kotter, 2017).
2) عدم مشارکت کارکنان: مشارکت کارکنان به عنوان یک عامل کاملا موثر مرتبط با آمادگی برای خلاقیت شناسایی شده و فقدان مشارکت کارکنان مانعی در برابر نوآوری و تغییر است. مشارکت در فرآیند خلاقیت نیازمند مشارکت سایر همکاران است. عدم ارتباط و مشارکت باعث تضعیف نگرش کارکنان نسبت به حمایت از طرح های خلاقیت و تغییر سازمانی می شود. سازمان هایی که مشارکت و ارتباطات کارکنان را ترویج نکنند به افزایش ابهامات زیربنایی فرآیند خلاقیت و نوآوری کمک می کنند، که امکان معرفی و توسعه ابتکارات جدید را سلب می کند(Busch-Casler et al., 2021; Diener & Špaček, 2021; Li et al., 2021).
3) مقاومت مدیران میانی: در اکثر مطالعات مدیران میانی به عنوان حامیان خلاقیت و کارکنان و به عنوان مقاومت کنندگان در برابر آن هستند. البته که مدیران می توانند در برابر فرآیند خلاقیت و نوآوری در سازمان مقاوم باشند. مدیران میانی در درجه ی اول مسئول اجرای طرح های سازمان بوده و بنابراین ممکن است تاثیر قابل توجهی بر موفقیت و یا عدم موفقیت طرح های خلاقیت زا داشته باشند. مدیران میانی به طور سنتی و کلیشه ای به عنوان یک مقاومت مهم در برابر تغییر تصور شده و به احتمال زیاد مقاومت هایی در نظر گرفته می شدند که به جای تبدیل شدن به عوامل نوآوری، احساس کرده اند اختیارات، نقش ها و امتیازات آنها درخطر است. تنبیه و اخراج کارکنان یکی از پیامدهای ابتکارات و خلاقیت بسیاری از سازمان ها است و پیامدهای مهمی برای مدیران میانی دارد که منجر به کاهش امنیت شغلی و کاهش قابل توجه در فرصت های ارتقای شغلی می شود(Grama & Todericiu, 2016).
4) ریسک گریزی: نگرانی های مرتبط با ریسک تاثیر زیادی بر فرآیند خلاقیت و نوآوری سازمان دارند. زیرا خلاقیت و نوآوری یک انتخاب استراتژیک و هدفمند است که مستلزم تعیین منطقی و قابل اتکا بودن ریسک های مرتبط برای یک سازمان است. مدیران و رهبرانی که به دنبال ریسک بوده، خلاقیت و نوآوری ها را ترجیح می دهند؛ درحالی که مدیران ریسک گریز فرآیندهای سازمانی کم خطر یا بدون خطر را انتخاب می کنند (Nicholson-Crotty et al., 2019). نظریه ریسک استدلال می کند که خلاقیت و نوآوری زمانی پاسخ های مناسب تر هستند که عملکرد یک سازمان کمتر از سطح آرزوهایش باشد، زیرا عملکرد زیر سطوح آرزویی ریسک پذیری را تقویت می کند. از این طرفی ریسک گریزی امتناع مدیران و کارکنان از خلاقیت و نوآوری در سازمان را در پی دارد (Manzaneque et al., 2020).