تفاوت خلاقیت و نوآوری

5 مرداد 1402 - خواندن 2 دقیقه - 760 بازدید

کوک[1] (1998) خلاقیت را عنصری از مزیت رقابتی برای یک سازمان می داند. درواقع خلاقیت یک منبع سازمانی است که اگر به درستی از آن استفاده شود، پتانسیل ایجاد نمودن مزیت های رقابتی بسیاری را نسبت به سایر رقبا دارد. اگر سازمان نتواند از این منبع کلیدی استفاده کند، هرگونه مزیت رقابتی بالفعل و بالقوه محقق نخواهد شد. ایده های جدید کارکنان از بین رفته و پتانسیل های خود را سرکوب می نمایند. هیپ[2] (1989) پیشنهاد می کند که خلاقیت فرآیندی است از ترکیب ایده های نو و مفاهیم جدید توسط بازسازی بنیادی و تداعی مجدد ایده های کنونی، که در آن نوآوری اجرای نتایج بدست آمده ی خلاقیت است. گورتین[3] (1998) به طور مشابه خلاقیت را به عنوان تولید ایده های جدید تعریف می کند، در حالی که نوآوری در مورد عملی ساختن این ایده ها از طریق غربال کردن، پالایش و پیاده سازی آنها است. وی همچنین معتقد است که خلاقیت در یک سازمان نتیجه ی تفکر واگراست در حالی که نوآوری و اجرای آن نیازمند تفکری همگرا در یک سازمان است. ایده های کارکنان زمانی خلاقانه ارزیابی می شوند که نو،جدید و مناسب، مفید و مناسب، صحیح یا ارزشمند باشند و وظایف آنها به جای فرآیندی الگوریتمی، اکتشافی باشد(Fetrati, & Nielsen, 2018). بنابراین فرآیند خلاقیت با ایده پردازی و یادگیری مرتبط است و نه لزوما با اجرا و تحقق محصولات نهایی یا خدمات نهایی. خلاقیت فرآیند نوآوری را آغاز می کند، زیرا نوآوری به عنوان کاربرد موفقیت آمیز آنچه خلاقیت در سازمان ها تولید کرده، مشخص می شود. بطور خلاصه تمام نوآوری ها با ایده های خلاقانه آغاز می شود(McAdam & McClelland, 2002).