اهمیت ارزشهای انسانی ؟

5 مرداد 1402 - خواندن 5 دقیقه - 2089 بازدید



 روحیون و مادیون در مسئله ی روح با هم اختلاف نظر دارند ؟ ولی هر دو گروه در باره ی ارزشهای انسانی ، متفق القولند ، آنها را مهم تلقی می کنند ، و با دیده ی تکریم و احترام شان می نگرند . البته ارزشهای انسانی از جهت شان معنوی و منزلت روحانی یکسان نیستند پاره ای از ارزشها است که در حیات مادی مردم ، اثر مستقیم دارند ، با ضد ارزش خلاء آنها احساس می شود و جامعه از فقدانشان آسیب و زیان می بیند ، مثل عدل و انصاف، وفاءبه عهد و اداء امانت ، راستگویی و درستکاری . به هر نسبتی که اعمال ظالمانه و خلاف انصاف ، عهدشکنی ، و خیانت در امانت ، و دروغگویی و فریبکاری بیشتر شایع شود اختلالات اجتماعی فزونتر می گردد و مردم با مشکلات و مصائب زیادتری مواجه خواهند شد . این قسم ارزشها که در تامین زندگی سالم و خوشبختی انسانها نقش موثری دارند مورد تایید و قبول روحیون و مادیون است . بعضی از ارزشها است که در سطحی بسیار رفیع قرار گرفته و نشانه ی عالیترین مقام انسانیتند مثل درد خدا جوئی و خلوص عمل ، درد حمایت از مظلومان و محرومان ، درد فداکاری در راه نجات مستضعفان ، درد شکستن زنجیرهای اسارت و آزاد ساختن انسانها درد گسترش عدل و اقامه ی حق ، و درد همدردی با دردمندان و سوز و گداز در غم ستمدیدگان . این قسم از ارزشها که حاکی از تعالی روحی و تکامل معنوی است به موئمنین واقعی و انسانهای راستین اختصاص دارد . اینانند که برای خود ، دردمندی دل آرزو می کنند ، با دردمندی عشق می ورزند و زندگی را برای تب و تاب دردهای انسانی می خواهند . 

دلی خواهم کز آن درد خزید

بسوزد ، عشق ورزد ، اشک ریزد

صفای خاطر دلها ز درد است 

دلی بی درد همچون گور سرد است...

ممکن است کسی سوآل کند که در نظر مردم ، درد و دردمندی ، بد و نامطلوب است چگونه میتوان آن را خوب و مطلوب دانست و در ردیف ارزشهای انسانی به حساب آورد ؟ در پاسخ باید گفت : بدی و خوبی را در منشاء درد باید جستجو کرد نه در خود درد . زیرا درد بد نیست . درد ، احساس است ، درد ، فهم و درک است ، درد ، اعلام خطر است ، درد ، به دردمندان آگاهی می بخشد و آنان را به فکر درمان می اندازد و هیچ یک از اینها بد نیست . بد آن است که آدمی درد را احساس نکند ، از وضع خود ناآگاه باشد و ایامش در سستی و بیهوشی طی گردد . منشاء درد در بیماران جسم ، نقص عضوی، ضایعه ی اندام و عوارض بد و نامطلوبی است که در نواحی بدنشان پدید می آید . فشار درد وجود مرض را اعلام میکند ، مریض را از خطر آگاه میسازد و او را به درمان بیماریش وا میدارد. البته به هر نسبتی که بیماری شدیدتر باشد درد بیشتر و احساس ناراحتی زیادتر است. منشاء دردهای معنوی در وجود دردمندان روحانی، عوارض بد و نامطلوب نیست بلکه خودشناسی، سلامت فکر ، نیاز به کمال ، و عشق به تعالی و نیل به سعادت ابدی است که انسانهای بیداردل و آگاه را دردمندتر و بی قرار می سازد و آنان را در رسیدن به عالیترین ارزشهای انسانی به تحرک و مجاهده وا می دارد. البته به هر نسبتی که آگاهی درونی بیشتر و عشق به کمال شدیدتر باشد احساس دردمندی روحی فزونتر خواهد بود . 

هرکه او بیدارتر پر درد تر

هرکه او آگاه تر رخ زرد تر 

دردمندان حق و فضیلت و عاشقان عدل و عدالت و آزادی همواره در اندیشه خیر و صلاح جامعه هستند و سعادت خود را در انسان دوستی و خدمت به دگران می دانند . از آسایش و رفاه مردم خشنودند و از ناراحتی و رنج شان متالم . بزرگترین ارزش انسانی در نظر آنان تامین خوشبختی و سعادت انسانها است ، از این رو برای نیل به آن هدف عالی با عشق و علاقه تلاش می کنند ، در راه برطرف ساختن تیره روزی های مادی و معنوی مردم از فداکاری باک ندارند و آرزومندند که این مسیر مقدس را در طول زندگی با سوز و گدازی هرچه بیشتر بپیمایند .


بحار ، جلد 17 ص 174

انسان ناشناخته ص123

اخلاق از نظر همزیستی و ارزشهای انسانی ص 346