عقل من لدن

[مولانا]
با سیاست های جاهل صبر کن - خوش مدارا کن به عقل من لدن
صبر با نااهل اهلان را جلاست - صبر صافی می کند هر جا دلی است
آتش نمرود ابراهیم را - صفوت آیینه آمد در جلا
جور کفر نوحیان و صبر نوح - نوح را شد صیقل مرآت روح (1)
***
مرا که، علی بن عثمان الجلابی ام ، وفقنی الله –وقتی واقعه ای افتاد و بسیار مجاهدت کردم امید آن را که واقعه حل شود ، نشد . و وقتی پیش از آن مرا از آن جنس واقعه ای افتاده بود ، به گور شیخ بایزید مجاور نشسته بودم تا حل شد . این بار نیز قصد آنجا کردم و سه ماه بر سر تربت وی مجاور بودم . هر روز سه غسل می کردم و سی طهارت ، مرامید کشف آن واقعه را ، البته حل نشد . برخاستم و قصد خراسان کردم . اندر ولایت کمش ، به دیهی رسیدم که آنجا خانقاهی بود و جماعتی از متصوفه ، و من مرقعه ای خشن داشتم به سنت ، و از آلت اهل رسم با من هیچ نبود به جز عصا و رکوه ای . به چشم آن جماعت سخت حقیر نمودم و کس مرا ندانست . ایشان به حکم رسم می گفتند با یکدیگر که: این از ما نیست . و راست چنان بود که از ایشان نبودم . اما لابد بود آن شب اندر آنجا بودن . آن شب مرا بر بامی بنشاندند و نانی سبز گشته پیش من نهادند ، و به من بوی اباهایی که ایشان می خوردند می رسید . و با من به طنز سخن می گفتند از بام بالا . چون از طعام فارغ شدند ، خربزه می خوردند و پوست بر سر من می انداخت بر وجه طیب . حال خود و استخفاف ایشان به دل فرومی خوردم و می گفتم: بار خدایا ، اگر نه آنستی که جامه دوستان تو دارند ، والا من از ایشان این نکشمی . هر چند که آن طعن ایشان بر من زیادت می شد دل من اندر آن خوش تر همی گشت . تا به کشیدن آن بار ، واقعه من حل شد ، و اندر وقت بدانستم که مشایخ، جهال را از برای چه اندر میان خود راه داده اند و بار ایشان از برای چه می کشند. (2)
***
[یزدانپناه عسکری]
اهمیت تعقل قلب و تغییر سطح آگاهی، دستیابی به سیالیت قلب توسط اهل سلوک در برخورد با جهال ستمگر.
_____________________
1 – سید جعفر شهیدی، شرح مثنوی (شهیدی)، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی - تهران، چاپ: اول، 1373. ج7 ؛ ص306
2 - درویش گنج بخش گزیده کشف المحجوب ، علی بن عثمان هجویری ، انتخاب و توضیح: دکتر محمود عبادی. تهران : انتشارات سخن 1383، ص 86 ، 87