محسن علمداری
294 یادداشت منتشر شدهتغییر رقابتی در مدیریت سازمانی
تغییر معمولا به عنوان "جایگزینی، تغییر یا تبدیل یک فرآیند یا پدیده" درک می شود. محرک های تغییر ممکن است هم شخصیت داخلی و هم خارجی داشته باشند. دلایل زیادی وجود دارد که باعث تغییرات سازمانی می شود. کاهش فروش و سودآوری بیشترین موارد را دارد. مهم نیست که انگیزه تحول سازمانی چه بوده است، شناخت، ارزیابی و کنترل همه عوامل تغییر خارجی و داخلی مهم است. بنابراین، استراتژی مدیریت تغییر رقابتی به موفقیت سازمانی و رشد مالی کمک می کند. مدیریت تغییر به معنای شناسایی «منابع مقاومت در برابر تغییر و ارائه راه هایی برای غلبه بر آنها» است. فعالیت های اصلی درگیر در مدیریت تغییر عبارتند از: پیش بینی، ارزیابی، هماهنگی و کنترل. حیاتی ترین فعالیت درگیر در برنامه ریزی استراتژیک، پیش بینی است. تغییرات مکرر اتفاق می افتد و اغلب پیش می آید که سازمان در برنامه ریزی و اجرای این تغییرات شکست می خورد هنگامی که تغییرات سازمانی به تغییر در محیط خارجی واکنش نشان می دهد، اغلب منجر به شکست می شود. فرصت های بیشتر برای موفقیت تحت تاثیر رویکرد «فعالانه» قرار می گیرد زمانی که یک شرکت تغییرات را پیش بینی و ایجاد می کند، فضا و زمان بیشتری برای بررسی مشکلات و چالش های احتمالی ایجاد می شود. بنابراین، استراتژی فعال از بقای بلند مدت در بازار پشتیبانی می کند. "خرد دریافت شده در بسیاری از دنیای تجارت این است که اگر سازمان ها بخواهند بقای خود را حفظ کنند، تغییر باید سریع، در مقیاس بزرگ و تحول آفرین باشد. استراتژی مدیریت تغییر باید به سوالات دلایل، میزان و تمرکز تحول پاسخ دهد. تشخیص اهداف و مقاصد نیز مهم است. در دنیای مدرن، بیشتر تغییراتی که بر کسب وکارها تاثیر می گذارد، به پیشرفت فناوری مربوط می شود. تحولات فناوری بر صنایع تاثیر می گذارد و بر بهره وری و عملکرد آنها تاثیر می گذارد. مدیریت فناوری «فرآیندی است که شامل برنامه ریزی، هدایت، کنترل و هماهنگی توسعه و اجرای قابلیت های فن آوری برای شکل دهی و تحقق اهداف استراتژیک و عملیاتی یک سازمان است. تغییرات تکنولوژیکی چالش ها و فرصت هایی را برای تولید و ترویج محصولات ایجاد می کند و پیشرفت تکنولوژی را می توان به عنوان ارزش و مزیت رقابتی در بازار در نظر گرفت.