جهان نشانه ها

8 آذر 1403 - خواندن 2 دقیقه - 119 بازدید



[مولانا]

از جهت ره زدن راه در آرد مرا - تا به کف رهزنان، باز سپارد مرا

آنک زند هر دمی راه دو صد قافله - من چه زنم پیش او؟ او بچه آرد مرا؟

من سر و پا گم کنم، دل ز جهان برکنم - گر نفسی او به لطف سر بنخارد مرا

او ره خوش می زند رقص بر آن می کنم - هر دم بازی نو، عشق برآرد مرا

گه بفسوس او مرا گوید: کنجی نشین - چونک نشینم به کنج خود بدر آرد مرا

ز اول امروزم او، می بپراند چو باز - تا که چه گیرد بمن بر که گمارد مرا

همت من همچو رعد، نکته من همچو ابر - قطره چکد ز ابر من چون بفشارد مرا

ابر من از بامداد دارد از آن بحر داد - تا که ز رعد و ز باد بر که ببارد مرا

چونک ببارد مرا یاوه ندارد مرا - در کف صد گون نبات باز گذارد مرا (1)

***

[یزدانپناه عسکری]

همه انسان ها به طور دائم در هنگامه جهان نشانه های حق تعالی زندگی می کنند و نوع نشانه ها برای هر فرد متفاوت است.

_______

1 - مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی)، دیوان کبیر شمس، طلایه - تهران، چاپ: اول، 1384. غزل 208