زهرا راجی
15 یادداشت منتشر شدهمروری بر کلیات ارزیابی سیاست های گردشگری
سیاستگذاری گردشگری عبارت است از آنچه دولت ها برای انجام دادن یا انجام ندادن مسائل مربوط به گردشگری اتخاذ می کنند. گلدنر و ریچی معتقداند مجموعه قواعد، قوانین، رهنمون ها، دستورالعمل ها و اهداف توسعه یا ارتقا و راهبردهایی که چارچوبی برای تصمیمات شخصی و جمعی به صورت مستقیم برای توسعه گردشگری در بلندمدت و فعالیت های روزانه در مقاصد گردشگری مهیا میکند، سیاست گردشگری خوانده میشود. نکته این جا است که با اجرای برنامه ها و سیاستها، فرآیند سیاستگذاری به اتمام نمیرسد. ارزیابی و نظارت بر اجرای سیاست ها گام دیگری است که جهت اطمینان از درستی طرحها باید حین و پس از اجرای سیاستها صورت پذیرد. البته نکته قابل توجه ان است که ارزیابی بهصورت چرخ های ادامه می یابد و نمی توان ادعا کرد پس از ارزیابی، فرآیند سیاستگذاری به اتمام رسیده است. در جریان ارزیابی، سیاستها و برنامهها بررسی میشوند، تغییر میکنند و یه همین ترتیب این فرایند ادامه مییابد. ارزیابی سیاستها علاوه بر آن که پایداری، رقابت پذیری و عملکرد سیاست ها را مشخص می کند، سبب شناخت زود هنگام خطاها و جلوگیری از ادامه آنها نیز می شود. نکته قابل توجه آن است که تا کنون تعریف جامع و استانداردی از مفهوم ارزیابی ارائه نشده است. دای (۱۹۹۲) ارزیابی سیاست ها را بررسی نتایج و پیامدهای اجرای سیاستهای کلان میداند. جنکینر (۱۹۷۸) ارزیابی برنامه را بررسی دقیق و جامع می داند. هال (۱۹۸۲) ارزیابی را فرآیند تشکیل اولویت ها میداند. این تعریف مبتنی بر این عقیده است که ارزیابی در مرحله باید نحوه به کارگیری نتایج حاصل از عملیات مشخص شود. بر این اساس در ارزیابی سیاست های مربوط به جهانگردی باید به سه پرسش پاسخ داده شود:
۱) چه فرد یا افرادی خواهان اعمال ارزیابی اند؟
۲) چرا چنین درخواستی را داشته اند؟
۳) شیوه طراحی و توسعه سیاستها، محتوای آنها، شیوه اجرا و نتایج آنها چگونه است؟
همچنین هاولت و رامش با اشاره به این که ارزیابی سیاست ها، فراتر از آن است که معمولا در متون از آن یاد می شود، به ترکیب تعاریف تخصصی و روزمره از ارزیابی دست زده اند. بر این اساس ارزیابی را دارای سه مقوله ارزیابی اداری، ارزیابی قضایی و سیاسی می دانند (هاولت و رامش، ۱۳۸۰) . راس (۲۰۰۵) ارزیابی را فرایندی نظام مند و برنامه ریزی شده می داند که برای تقویت دانش و تصمیمگیری به کار می رود. از مشهورترین معیارهای ارزیابی می توان به معیارهای پنجگانهای اشاره کرد که در نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد استفاده میشوند. اثربخشی، کارایی، دوام پذیری، ارتباط و قابلیت نسبت دهی این پنج معیار مورد تاکیداند.
چه ضرورتی دارد که در مورد سیاستهای گردشگری ارزیابی و نظارت صورت بگیرد؟
ارزیابی و نظارت در ابتدای فرایند سیاستگذاری و در حین ان، اطلاعات لازم پیش از اجرای سیاستها و تدوین نهایی برنامه را فراهم می آورد. ارزیابی این سیاست ها ابدا به ارزیابی صحت فنی محدود نمی شود. بهترین شیوه ارزیابی را می توان ارزیابی منظم دانست. در این شکل از ارزیابی تلاش میشود با مشخص شدن رابطه علی، اثر سیاستهای کلان به دقت اندازه گیری شود. به طور کلی میتوان به چهار دلیل کلیدی برای ارزیابی سیاست ها اشاره کرد:
- ارزیابی سیاستها میتواند سیاستگذاران را در درک بهتر نقاط ضعف خود کمک کند.
- از ارزیابی سیاستها برای درک بهتر کارایی دولتها، سازمانها و طرفین درگیر استفاده می شود.
- اعتقاد بر آن که ارزیابی سیاستها میتواند به لحاظ زمانی روشی مقرون به صرفه برای اصلاح ایرادات باشد، چرا که این بازبینی نه تنها در پایان اجرای سیاست ها بلکه در حین آن نیز صورت می پذیرد.
- همچنین اعتقاد برآن است که ارزیابی میتواند به تحریک هرچه بیشتر ذینفعان و فعالان گردشگری برای اجرای بهتر سیاستها منجر شود.
ارزیابیها به چه منظوری اعمال می شوند؟
تامین مقاصد اداری، سیاسی و مدیریتی میتواند یکی از دلایل اعمال نظارتها بر سیاستگذاری جهانگردی باشد. توجیه مالی سیاستها، برنامه ریزی و طراحی و تدوین سیاستها از دیگر دلایل اعمال نظارتها هستند. در همین راستا مشخص میشود که برای حصول موفقیت در ارزیابی سیاستها بایستی هدف و قلمرو سیاستها مشخص شوند، کلیه تصمیمات و اقدامات صورت گرفته در فرآیند سیاستگذاری مشخص شده و ثبت و ضبط شوند، نتایج، آثار و واکنش افراد و گروههایی که از اجرای سیاست ها منتفع میشوند شناسایی شود و مورد بررسی قرار گیرد. بر این اساس مشخص خواهد شد اقدامات و فعالیت ها در حوزه جهانگردی درچه حوزه ای و در کجا از چارچوبهای مشخص شده خارج شدهاند.
مدل ارزیابی سیاست ها
مدلهای ارزیابی به اشکال مختلف، طبقهبندی و نامگذاری شدهاند. بالارت (۱۹۹۸) در این زمینه بیان میکند که تنوع عظیم ارزیابی، عملا ناشی از پاسخ به تقاضاها و موقعیتهای گوناگون بوده است. گری کار مدلی را برای ارزیابی سیاستها پیشنهاد کرده است که در این نوشتار تلاش می شود به توضیح ان پرداخته شود. در این مدل، چهار موضوع از سایر موضوعات مهم تراند. این چهار عامل عبارت اند از: موضوعات مفهومی، موضوعات مقداری، موضوعات عملیاتی و موضوعات سیاسی.
موضوعات مفهومی برخاسته از ماهیت و محتوای سیاستها، نتایج مورد انتظار از سیاستهای جهانگردی و میزان تاثیرپذیری مطالعات از افرادی است که اعمال ارزیابی را مطالبه میکنند (هال و جنکینز، ۱۹۶۱: ۹۱). در بحث ارزیابی و موضوعات مقداری، تکنیکهای نظارت، تکنیکهای تحقیقات اجتماعی و تکنیکهای تجزیه و تحلیل هزینه به کار گرفته میشوند. در تکنیک نظارت غالبا سیاستها، اهداف و برنامهها به طور مستقیم ارزیابی میشوند. در تکنیک تجزیه و تحلیل هزینهها ارزش سیاستها از جهت منفعتها و اثربخشیها مورد ارزیابی قرار میگیرند. شناسایی مشکلات موجود در بطن سیاستها در مرحله تکنیکهای تحقیق اجتماعی صورت میپذیرد. موضوعات و مشکلات عملیاتی به زعم گریکار (۱۹۸۳) دارای سه لایه رابطه فرد ارزیاب با تمامی کارگزاران، مشکلات سازمانی و محدودیت منابع مالی است. در حیطه موضوعات سیاسی، ارزیاب اقدامات را به جهت خوب بودن، قابل قبول بودن، قابل پذیرش بودن و شفافیت مورد بررسی قرار میدهد (لیندبلوم، ۱۹۸۰: ۱۲۲).
به طور کلی مدلها و روشهای ارزیابی میتوانند رهیافتهای گوناگونی چون هدفمحوری، پاسخمحوری و نتیجهگرایی، آزمایشی، تصدیقی و موردپژوهی داشته باشند. کاربرد اصلی رهیافت هدفمحوری اگاهی از تحقق اهداف سیاستها است. ارزیابی با رهیافت پاسخگویی به منظور پیشگیری از اتلاف بودجه و ملزم کردن مجریان به اجرایی کردن اهداف و برنامههایی که بودجه انها را دریافت کرده اند صورت میپذیرد.رهیافتهای ازمایشی به منظور تعیین اثر یک سیاست معین انجام میشود. تعیین رتبه بندی و اعتبارگذاری ذیل رهیافتهای تصدیقی و اعتبارگذاری انجام میشود. همچنین به منظور ارائه توضیح موثق و عمیق تاثیر یک سیاست بر ذینفعان از رویکردهای مورد پژوهی استفاده می شود.
انتخاب میان ارزیابی کیفی و کمی سیاستهای گردشگری
به طور کلی عدهای از صاحبنظران مزایای بیشتری را برای ارزیابی های کیفی نسبت به ارزیابیهای کمی برشمردهاند. میزان رضایت دریافت کنندگان خدمات گردشگری، ذهنیت آنان از خدمات ارائه شده و ضدیت یا همسویی خدمات با طرحهای ذهنی افراد از جمله مزایای این شیوه از ارزیابی اند. همچنین مدافعان این رویکرد با اشاره به این که این شیوه از ارزیابی در محیط طبیعی صورت میپذیرد، امکان دریافت پساذهنیت گردشگران به واسطه آن میسر میشود، قابلیت تماس طولانی مدت با جامعه مورد مطالعه و موضوع مورد مطالعه را به دست میدهد و از شیوه ای غیر رسمی برای دریافت اطلاعات بهره میبرد، میتواند میزان خطای کمتری را از خود نشان دهد. اما نباید از خاطر برد که این رویکرد علاوه بر مزایا با نقدهایی نیز روبرو بوده است. منتقدان بیان میکنند عملا ارزیابیهای کیفی به تنهایی کفایت نمیکنند و با روشهای کمی تکمیل می شوند. مثالی از این مورد را می توان در استفاده از تکنیک نظرسنجی دید. روش های اقتصاد سنجی و مداخله، مدلهای تعادل عمومی قابل محاسبه و بررسی مدلهای ورودی و خروجی از جمله راهکارهای مورد استفاده در روشهای کمی اند.
یک برنامه کلی برای ارزیابی سیاست ها شامل چه مراحلی است؟
اولین مرحله مشخص کردن هدف ارزیابی است. به عبارت دیگر، در این جا باید مشخص شود ارزیابی به منظور پاسخگویی به چه سوالاتی صورت می پذیرد؟ در دومین مرحله، باید منابعی که داده ها را می توان از آنها استخراج کرد در نظر داشت. به خاطر بسپارید در این مرحله ما باید منابع را به صورت منطقی و نه تخیلی انتخاب کنیم. آیا حقیقتا به این منابع دسترسی داریم؟ آیا برای پاسخگویی به سوال، منابع مناسبی را در نظر گرفته ایم؟ در سومین مرحله باید چارچوبی را برای ارزیابی خود مشخص نماییم. به عبارت دیگر، باید توجه داشته باشیم که برای دستیابی به پاسخ سوالات باید چه مراحلی را طی کنیم. نظارت بر اجرای صحیح ارزیابی، آموزش صحیح بازرسان و متقاعد نمودن ذینفعان از گامهای دیگری اند که میتوان آنها را ذیل چهارمین مرحله دانست. دسته بندی یافته ها گام دیگر ارزیابی سیاست های جهانگردی اند. نکته حائز اهمیت آن است که با دسته بندی یافته ها کار ارزیابی به پایان نمی رسد.