مروری بر کلیات ارزیابی سیاست های گردشگری

20 خرداد 1402 - خواندن 9 دقیقه - 591 بازدید

 


سیاستگذاری گردشگری عبارت است از آن­چه دولت­­ ها برای انجام دادن یا انجام ندادن مسائل مربوط به گردشگری اتخاذ می­ کنند. گلدنر و ریچی معتقداند مجموعه قواعد، قوانین، رهنمون ­ها، دستورالعمل ­ها و اهداف توسعه یا ارتقا و راهبردهایی که چارچوبی برای تصمیمات شخصی و جمعی به صورت مستقیم برای توسعه گردشگری در بلندمدت و فعالیت های روزانه در مقاصد گردشگری مهیا می­کند، سیاست گردشگری خوانده می­شود. نکته این جا است که با اجرای برنامه­ ها و سیاست­ها، فرآیند سیاستگذاری به اتمام نمی­رسد. ارزیابی و نظارت بر اجرای سیاست­ ها گام دیگری است که جهت اطمینان از درستی طرح­ها باید حین و پس از اجرا­ی سیاست­ها صورت پذیرد. البته نکته قابل توجه ان است که ارزیابی به­صورت چرخ ه­ا­ی ادامه می­ یابد و نمی ­توان ادعا کرد پس از ارزیابی، فرآیند سیاستگذاری به اتمام رسیده است. در جریان ارزیابی، سیاست­ها و برنامه­ها بررسی می­شوند، تغییر می­کنند و یه همین ترتیب این فرایند ادامه می­یابد. ارزیابی سیاست­ها علاوه بر آن که پایداری، رقابت پذیری و عملکرد سیاست ­ها را مشخص می ­کند، سبب شناخت زود هنگام خطا­ها و  جلوگیری از ادامه آن­ها نیز می ­شود. نکته قابل توجه آن است که تا کنون تعریف جامع و استانداردی از مفهوم ارزیابی ارائه نشده است. دای (۱۹۹۲)  ارزیابی سیاست ها را بررسی نتایج و پیامد­ها­ی اجرا­ی سیاست­ها­ی کلان می­داند. جنکینر (۱۹۷۸) ارزیابی برنامه را بررسی دقیق و جامع می­ داند. هال (۱۹۸۲) ارزیابی را فرآیند تشکیل اولویت ها می­­داند. این تعریف مبتنی بر این عقیده است که ارزیابی در مرحله باید نحوه به­ کارگیری نتایج حاصل از عملیات مشخص شود. بر این اساس در ارزیابی سیاست های مربوط به جهانگردی باید به سه پرسش پاسخ داده شود: 

۱) چه فرد یا افرادی خواهان اعمال ارزیابی اند؟

 ۲) چرا چنین درخواستی را داشته اند؟ 

۳) شیوه طراحی و توسعه سیاست­ها، محتوای آن­ها، شیوه اجرا و نتایج آن­ها چگونه است؟ 

همچنین هاولت و رامش با اشاره به این که ارزیابی سیاست­ ها، فرا­تر از آن است که معمولا در متون از آن یاد می ­شود، به ترکیب تعاریف تخصصی و روزمره از ارزیابی دست زده اند. بر این اساس ارزیابی را دارای سه مقوله ارزیابی اداری، ارزیابی قضایی و سیاسی می­ دانند­ (هاولت و رامش، ۱۳۸۰) . راس (۲۰۰۵) ارزیابی را فرایندی نظام ­مند و برنامه ­ریزی شده می­ داند که برای تقویت دانش و تصمیم­گیری به ­کار می­ رود. از مشهور­ترین معیار­ها­ی ارزیابی می­ توان به معیار­ها­ی پنج­گانه­ای اشاره کرد که در نهاد­ها­ی وابسته به سازمان ملل متحد استفاده می­شوند. اثربخشی، کارایی، دوام پذیری، ارتباط و قابلیت نسبت دهی این پنج معیار مورد تاکیداند.



 



چه ضرورتی دارد که در مورد سیاست­ها­ی گردشگری ارزیابی و نظارت صورت بگیرد؟

ارزیابی و نظارت در ابتدای فرایند سیاستگذاری و در حین ان، اطلاعات لازم پیش از اجرای سیاست­ها و تدوین نهایی برنامه را فراهم می ­آورد. ارزیابی این سیاست ­ها ابدا به ارزیابی صحت فنی محدود نمی ­شود. بهترین شیوه ارزیابی را می ­توان ارزیابی منظم دانست. در این شکل از ارزیابی تلاش می­شود با مشخص شدن رابطه علی، اثر سیاست­ها­ی کلان به دقت اندازه گیری شود. به طور کلی می­توان به چهار دلیل کلیدی برای ارزیابی سیاست­ ها اشاره کرد:

  1. ارزیابی سیاست­ها می­تواند سیاستگذاران را در درک بهتر نقاط ضعف خود کمک کند.
  2. از ارزیابی سیاست­ها برای درک بهتر کارایی دولت­ها، سازمان­ها و طرفین درگیر استفاده می ­شود.
  3. اعتقاد بر آن که ارزیابی سیاست­ها می­تواند به لحاظ زمانی روشی مقرون به صرفه برای اصلاح ایرادات باشد، چرا که این بازبینی نه تنها در پایان اجرا­ی سیاست­ ها بلکه در حین آن نیز صورت می­ پذیرد.
  4. همچنین اعتقاد برآن است که ارزیابی می­تواند به تحریک هرچه بیش­تر ذینفعان و فعالان گردشگری برای اجرای بهتر سیاست­ها منجر شود.

 


ارزیابی­ها به چه منظوری اعمال می شوند؟

تامین مقاصد اداری، سیاسی و مدیریتی می­تواند یکی از دلایل اعمال نظارت­ها بر سیاستگذاری جهانگردی باشد. توجیه مالی سیاست­ها، برنامه ریزی و طراحی و تدوین سیاست­ها از دیگر دلایل اعمال نظارت­ها هستند. در همین راستا مشخص می­شود که برای حصول موفقیت در ارزیابی سیاست­ها بایستی هدف و قلمرو سیاست­ها مشخص شوند، کلیه تصمیمات و اقدامات صورت گرفته در فرآیند سیاستگذاری مشخص شده و ثبت و ضبط شوند، نتایج، آثار و واکنش افراد و گروه­ها­یی که از اجرای سیاست ها منتفع می­شوند شناسایی شود و مورد بررسی قرار گیرد. بر این اساس مشخص خواهد شد اقدامات و فعالیت ها در حوزه جهانگردی درچه حوزه ای و در کجا از چارچوب­ها­ی مشخص شده خارج شده­اند.

مدل ارزیابی سیاست ها

مدل­ها­ی ارزیابی به اشکال مختلف، طبقه­بندی و نامگذاری شده­اند. بالارت (۱۹۹۸) در این زمینه بیان می­کند که تنوع عظیم ارزیابی، عملا ناشی از پاسخ به تقاضا­ها و موقعیت­ها­ی گوناگون بوده است. گری کار مدلی را برای ارزیابی سیاست­ها پیشنهاد کرده است که در این نوشتار تلاش می شود به توضیح ان پرداخته شود. در این مدل، چهار موضوع از سایر موضوعات مهم تر­اند. این چهار عامل عبارت اند از: موضوعات مفهومی، موضوعات مقداری، موضوعات عملیاتی و موضوعات سیاسی.

موضوعات مفهومی برخاسته از ماهیت و محتوا­ی سیاست­ها، نتایج مورد انتظار از سیاست­ها­ی جهانگردی و میزان تاثیر­پذیری مطالعات از افرادی است که اعمال ارزیابی را مطالبه می­کنند (هال و جنکینز، ۱۹۶۱: ۹۱).  در بحث ارزیابی و موضوعات مقداری، تکنیک­ها­ی نظارت، تکنیک­ها­ی تحقیقات اجتماعی و تکنیک­ها­ی تجزیه و تحلیل هزینه به کار گرفته می­شوند. در تکنیک نظارت غالبا سیاست­ها، اهداف و برنامه­ها به طور مستقیم ارزیابی می­شوند. در تکنیک تجزیه و تحلیل هزینه­ها ارزش سیاست­ها از جهت منفعت­ها و اثر­بخشی­ها مورد ارزیابی قرار می­گیرند. شناسایی مشکلات موجود در بطن سیاست­ها در مرحله تکنیک­ها­ی تحقیق اجتماعی صورت می­پذیرد. موضوعات و مشکلات عملیاتی به زعم گری­کار (۱۹۸۳) دارای سه لایه رابطه فرد ارزیاب با تمامی کارگزاران، مشکلات سازمانی و محدودیت منابع مالی است. در حیطه موضوعات سیاسی، ارزیاب اقدامات را به جهت خوب بودن، قابل قبول بودن، قابل پذیرش بودن و شفافیت مورد بررسی قرار می­دهد (لیندبلوم، ۱۹۸۰: ۱۲۲).

به طور کلی مدل­ها و روش­ها­ی ارزیابی می­توانند رهیافت­ها­ی گوناگونی چون هدف­محوری، پاسخ­محوری و نتیجه­گرایی، آزمایشی، تصدیقی و موردپژوهی داشته باشند. کاربرد اصلی رهیافت هدف­محوری اگاهی از تحقق اهداف سیاست­ها است. ارزیابی با رهیافت پاسخگویی به منظور پیشگیری از اتلاف بودجه و ملزم کردن مجریان به اجرایی کردن اهداف و برنامه­ها­یی که بودجه ان­ها را دریافت کرده اند صورت می­پذیرد.رهیافت­ها­ی ازمایشی به منظور تعیین اثر یک سیاست معین انجام می­شود. تعیین رتبه بندی و اعتبار­گذاری ذیل رهیافت­ها­ی تصدیقی و اعتبار­گذاری انجام می­شود. همچنین به منظور ارائه توضیح موثق و عمیق تاثیر یک سیاست بر ذینفعان از رویکرد­ها­ی مورد پژوهی استفاده می ­شود.



 


انتخاب میان ارزیابی کیفی و کمی سیاست­های گردشگری

به طور کلی عده­ای از صاحب­نظران مزایای بیشتری را برای ارزیابی های کیفی نسبت به ارزیابی­ها­ی کمی برشمرده­اند. میزان رضایت دریافت کنندگان خدمات گردشگری، ذهنیت آنان از خدمات ارائه­ شده و ضدیت یا همسویی خدمات با طرح­های ذهنی افراد از جمله مزایای این شیوه از ارزیابی­ اند. همچنین مدافعان این رویکرد  با اشاره به این که این شیوه از ارزیابی در محیط طبیعی صورت می­پذیرد، امکان دریافت پساذهنیت گردشگران به واسطه آن میسر می­شود، قابلیت تماس طولانی مدت با جامعه مورد مطالعه و موضوع مورد مطالعه را به دست می­دهد و از شیوه ای غیر رسمی برای دریافت اطلاعات بهره می­برد، می­تواند میزان خطای کمتری را از خود نشان دهد. اما نباید از خاطر برد که این رویکرد علاوه بر مزایا با نقد­ها­یی نیز روبرو بوده است. منتقدان بیان می­کنند عملا ارزیابی­ها­ی کیفی به تنهایی کفایت نمی­کنند و با روش­های کمی تکمیل می شوند. مثالی از این مورد را می ­توان در استفاده از تکنیک نظرسنجی دید. روش ­های اقتصاد سنجی و مداخله، مدل­های تعادل عمومی قابل محاسبه و بررسی مدل­ها­ی ورودی و خروجی از جمله راهکار­های مورد استفاده در روش­ها­ی کمی اند.




 


یک برنامه کلی برای ارزیابی سیاست­ ها شامل چه مراحلی است؟

اولین مرحله مشخص ­کردن هدف ارزیابی است. به عبارت دیگر، در این جا باید مشخص شود ارزیابی به منظور پاسخگویی به چه سوالاتی صورت می ­پذیرد؟ در دومین مرحله، باید منابعی که داده ­ها را می ­توان از آن­ها استخراج کرد در نظر داشت. به خاطر بسپارید در این مرحله ما باید منابع را به صورت منطقی و نه تخیلی انتخاب کنیم. آیا حقیقتا به این منابع دسترسی داریم؟ آیا برای پاسخگویی به سوال، منابع مناسبی را در نظر گرفته ایم؟ در سومین مرحله باید چارچوبی را برای ارزیابی خود مشخص نماییم. به عبارت دیگر، باید توجه داشته باشیم که برای دستیابی به پاسخ سوالات باید چه مراحلی را طی کنیم. نظارت بر اجرای صحیح ارزیابی، آموزش صحیح بازرسان و متقاعد نمودن ذینفعان از گام­ها­ی دیگری اند که می­توان آن­ها را ذیل چهارمین مرحله دانست. دسته بندی یافته­ ها گام دیگر ارزیابی سیاست­ های جهانگردی اند. نکته حائز اهمیت آن است که با دسته بندی یافته ها کار ارزیابی به پایان نمی ­رسد.