حکمت و فلسفه حجاب در اسلام ( قسمت چهارم : نزاهت وعفت جامعه )
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی دیگر از فلسفه حجاب و پوشش مناسب برای زنها ، پاک نگهداشتن جامعه از فساد وآلودگی های اخلاقی است ، با این بیان که: انسان مدنی باالطبع و ناگزیر از زندگی اجتماعی است. شکی نیست که اجتماع و جامعه در کیفیت شکل گیری شخصیت انسان نقش برجسته دارد؛ زیرا درجامعه ای که عفت و نزاهت ودوری ازآلودگی های اخلاقی(اعم ازگفتاری ورفتاری) حاکم است ، انسان های که درآن رشد و نمو می کنند ، به طورکلی از شخصیت انسانی و اخلاقیی بهتر و بالاتری برخوردار اند و زمینه رشد ارزشهای انسانی و اسلامی ، در آن جامعه فراهم تراست. به عکس درجامعه ای که بی بند و باری و لا ابالی گری باشد ، و تقدس زدایی و بی عفتی صورت بگیرد ، مسلما زمینه به انحراف کشیده شدن انسان در آن جامعه ، زیاد تر و احتمال سقوط در منجلاب فساد و بدبختی بیشتراست.
بنابراین باتوجه به نقش تعیین کننده جامعه در چگونه زیستن وچگونه گردیدن انسان ، اسلام عزیز که برای هدایت ورستگاری بشر آمده است، برای پاکی ونزاهت جامعه ، راهکارهای مهمی را ارائه داده و برانجام و عملی سازی آنها تاکید نموده است. دوتا از آن راهکارهای مهم ، مساله امر به معروف ونهی از منکر همگانی و دوستانه است که نقش آب را در زدودن آلودگی های اخلاقی و فساد اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی، سیاسی و... از جامعه ایفامی کنند. از این رو به عنوان دوتا از فروع دین و ازواجبات بسیار مهم به حساب آمده و درکنارنماز و روزه وحج وجهاد و خمس وزکات مطرح شده اند. نظر به نقش فوق العاده این دو اصل اساسی در تطهیر وپاکی جامعه است که آیات (آل عمران/ 104 ، 110 و 114 . اعراف / 157 . توبه / 71 و 112 . حج/ 41. لقمان / 17 . و... ). و روایات زیادی در این زمینه وجود دارد.
نقش حجاب و بدحجابی در عفت وعدم آن در جامعه
یکی دیگر از راهکارهای بسیارمهم اسلام برای حفظ پاکی و عفت جامعه ، مساله حجاب و پوشش زنان است ؛ زیرا رعایت حجاب وعفاف زنها ، در پاکی جامعه از فساد وآلودگی های اخلاقی و ترویج سبک زندگی اسلامی ، نقش کلیدی دارد. زنی که با حجاب و پوشش مناسب در جامعه حضور پیدامی کند ، معمولا طعمه نگاه های شهوت آلود مردان هوسران ، و مورد اذیت وآزار آنها قرار نمی گیرد، یا لااقل کمتر مردی به خود اجازه می دهد که برای او ایجاد مزاحمت کند.
اما زنی که بالباس نامناسب و با بدحجابی در اجتماع ظاهر می شود ، برای بسیاری از مردها تحریک کننده و مهیج است ؛ زیرا خود این طرز لباس پوشیدن وکیفیت حجاب و راه رفتن او زباندار ودعوت کننده به سوی خود است. استاد شهید مطهری در این باره می گوید:
« شرافت زن اقتضا می کند که هنگامی که از خانه بیرون می رود متین وسنگین و با وقار باشد ، درطرز رفتار و لباس پوشیدنش هیچ گونه عمدی که باعث تحریک و تهییج شود به کارنبرد ، عملا مرد را به سوی خود دعوت نکند ، زباندارلباس نپوشد، زباندار راه نرود ، زباندار و معنی دار به سخن خود آهنگ ندهد ، چه آنکه گاهی اوقات ژست ها سخن می گویند ، راه رفتن انسان سخن می گوید، طرزحرف زدنش یک حرف دیگری می زند»
بعد ایشان مثالهای را دراین باره می زند ، سپس چنین ادامه می دهد:
« همین طورممکن است زن یک طرز لباس بپوشد یا راه برود که اطوار و افعالش حرف بزند ، فریاد بزند که به دنبال من بیا ، سر به سرمن بگذار، متلک بگو ، درمقابل من زانو بزن ، اظهارعشق و پرستش کن » (مساله حجاب ، ص 93 – 94 ).
بنابراین نقش بدحجابی وخودنمایی زنها در تحریک مردها و شیوع فساد اخلاقی درجامعه غیر قابل انکار است و بین این دو پدیده منفور، رابطه تاثیر و تاثر و سببی و مسببی وجود دارد ، یعنی بدحجابی زنها سبب به فساد کشیده شدن جامعه وجوانان می شود. چنانکه از فرمایش پیامبراکرم(ص) این رابطه به خوبی قابل استفاده است ، آنجا که می فرماید:« کیف بکم اذا فسدت نساوکم و فسق شبابکم و لم تامروا بالمعروف و لم تنهوا عن المنکر... چگونه است شمارا آن زمانی که زنان شما فاسد می شوند و جوانان شما فاسق می گردند درحالی که امر به معروف ونهی از منکرنمی کرده اید » (الکافی (ط - الاسلامیه) ؛ ج5 ؛ ص59 ). همان طور که بین این دو پدیده رابطه سببی و مسببی حاکم است ، بین این دو و ترک امر به معروف ونهی ازمنکر نیز رابطه سببی و مسببی بلکه رابطه علی و معلولی برقرار است، با این بیان که فاسد شدن زنان و فاسق و به انحراف کشیده شدن جوانان ، مسبب و معلول ترک امر به معروف ونهی ازمنکر است. این مطلب از ادبیات به کار رفته درروایت به روشنی به دست می آید ؛ زیرا کلمه «لم» که استفاده شده است «لم» برای نفی فعل در زمان گذشته است. بنابراین « لم تامروا بالمعروف و لم تنهوا عن المنکر» یعنی امر به معروف ونهی از منکر نکرده اید ؛ لذا فساد و فسق دامنگیر زنان وجوانان شما شده است.
شواهد تاریخی و واقعیت های اجتماعی نیز، به خوبی ثابت کرده و نشان می دهد که بی حجابی و بد پوششی زنها، درآلودگی و بی عفتی جامعه و حتی در نابودی یک تمدن و فرهنگ ، نقش کلیدی دارد. و از آن طرف عفاف و حجاب زنان در عفت عمومی و نزاهت اجتماعی اثر گذار است.
یکی از شواهدتاریخی که از نقش تخریبی بی حجابی زنها حکایت می کند ، جریان سقوط کشوراندلس(اسپانیای امروز) به دست مسیحیان است. اندلسی که قرنها مهد تمدن و شکوفای فرهنگ اسلامی بود ، مسیحیان با آلوده کردن جامعه به فساد اخلاقی از طریق وارد کردن شراب و زنان و دختران بی حجاب در جامعه و به فساد کشاندن جوانان و مردان آن سرزمین ، به آسانی توانستند آن را ازچنگال مسلمانان آغشته به فساد ، خارج ساخته و ضمیمه کشورهای مسیحی نمایند.
شکی نیست که بدحجابی ، خود آرایی و عشوه گری زنان درجامعه، گناه و نافرمانی الهی است ؛ زیرا علاوه براین که حجاب یکی از ضروریات دین است و مخالفت با آن ، نافرمانی دستورات دین است ، مقدمه و زمینه ساز گناهان بزرگتری دیگر نیز می گردد. براساس روایات وقتی گناه درجامعه علنی شد پیامدهای آن دامن گیر همه افراد جامعه می شود ، چنانکه رسول خدا(ص) می فرماید:« ان المعصیه اذا عمل بها العبد سرا لم تضر الا عاملها فاذا عمل بها علانیه و لم یغیر علیه اضرت بالعامه... ، مسلما کسی که گناهی را پنهانی انجام می دهد فقط به او ضرر می زند. ولی زمانی که آشکارا در بین مردم مرتکب گناه شود وکسی درصدد تغییر او برنیاید( باامربه معروف ونهی از منکر اورا ازگناه باز ندارد) آن گناه به همه افراد جامعه ضرر می زند » (وسائل الشیعه ؛ ج16 ؛ ص136 ). براساس این روایت گناه علنی در جامعه به تمام افراد جامعه ضرر می رساند، بدحجابی هم از گناهان علنی است ، پس نقش برجسته در ضرر رساندن به جامعه دارد از طریق آلوده ساختن آن به فساد اخلاقی و متزلزل و ویران ساختن بنیان مقدس خانواده.
سرانجام اینکه توجه به پیامدهای منفی ونقش تخریبیی بی حجابی درفرهنگ و تمدن و جامعه، انسان را به این نتیجه رهنمون می سازد که حفظ حجاب وعفاف زنان درعفت و پاکی جامعه و رشد و بالندگی فرهنگ و تمدن ، نقش تعیین کننده و اساسی دارد. از این رو شارع حکیم حجاب را برای زنها واجب نموده است.