سبک های رهبری

3 خرداد 1402 - خواندن 8 دقیقه - 1024 بازدید

در دنیای کنونی بدیهی ست که وجود رهبری مناسب برای هر سازمان ضروری است. بااین حال، آنچه از اصطلاح رهبری درک می شود امروزه تغییر محسوسی کرده است(Kjellström et al., 2020). رهبران فعلی و آینده باید تعادلی بین ارکان فردی مانند اهداف محیطی، اجتماعی و اقتصادی که به هم مرتبط هستند، بیابند. بنابراین عواملی مانند تغییرات در محیط کار و الزامات جدید ذینفعان سازمان، بر نحوه رهبری سازمان ها به سبک های جدید تاثیر می گذارد(Klarin, 2018).

1) رهبری پایدار: این نوع سبک رهبری نوآوری و به اشتراک گذاری ایده های جدید را ترویج می کند؛ بر یادگیری و بهبود مستمر تمرکز کرده و از خطاها به شیوه ای غیر تنبیهی استقبال می کند(Burawat, 2019; Iqbal et al., 2020; Sulasmi et al., 2020). رهبری پایدار به عنوان رهبری بسیار موثر برای مقابله با چالش های محیطی توصیه شده است(Kantabutra & Punnakitikashem, 2020). پشتیبانی از تولید ایده، اشتراک دانش، روابط طولانی مدت، رفتارهای اخلاقی و اجتماعی مسئولیت پذیر ویژگی های اصلی رهبران پایدار هستند. به طور خاص رهبران پایدار کارکنان را برای به اشتراک گذاشتن ایده های جدید و آغاز فعالیت های نوآورانه الهام می بخشند و انگیزه می دهند که منجر به توسعه مستمر در سطح سازمانی می شود. چنین اقداماتی همچنین رفتارهای مثبت کارکنان را نسبت به ابتکارات نوآوری تضمین می کند. رهبران پایدار با ترویج به اشتراک گذاری دانش در سازمان ها، توانایی تفکر خارج از چارچوب زیردستان را افزایش می دهند. رهبران پایدار همچنین با ارائه اعتمادبه نفس و حمایت از پیروانشان برای ایجاد ایده های جدید، نوآوری را ترویج می کنند(Iqbal & Ahmad, 2021).

2) رهبری تحول آفرین: یک رهبر تحول آفرین تفکر پیروان را به گونه ای متحول می کند که آن ها چشم انداز سازمان را طوری اتخاذ کنند که گویی آن چشم انداز متعلق به خودشان است؛ این تحول باعث می شود که کارکنان بر علایق خود غلبه کرده و برای اهداف جمعی تلاش می کنند. چهار بعد رهبری تحول آفرین مطرح شده است که عبارتند از 1) نفوذ ایده آل، 2) انگیزه الهام بخش، 3) رفتار تحریک فکری، و 4) توجه فردی (Burawat, 2019; Jiang et al., 2017; Patiar & Wang, 2016; Sapta et al., 2021). نفوذ ایده آل به میزان درگیری یک رهبر به ارتقای پیروان برای ایجاد اعتماد و پیروی از رهبر است. انگیزه الهام بخش مشخص می‎کند که رهبر تا چه حد چشم‎اندازی برای ایجاد انگیزه در پیروان ارائه می دهد. تحریک فکری مشخص می کند که رهبر تا چه حد پیروان را تشویق می کند تا خود را به چالش بکشند. در نهایت، توجه فردی مشخص می کند که رهبر تا چه حد به نیازهای فردی پیروان اهمیت می دهد.رفتار رهبران تحول گرا پیروان را برای دستیابی به اهداف محیطی برمی انگیزد و پیروان را برمی انگیزد تا فراتر از سطوح مورد انتظار عمل کنند(Rizvi & Garg, 2020; Singh et al., 2020).

3) رهبری زیست محیطی: این نوع رهبری دارای ارزش های زیست محیطی قوی بوده و شیوه های زیست محیطی را ترویج می کند و بر ذینفعان داخلی و خارجی تاثیر می گذارد(Su et al., 2020). بنابراین رهبری زیست محیطی به عنوان قابلیت ها یا اقداماتی که ذینفعان داخلی و خارجی را برای دستیابی به اهداف زیست محیطی پایدار ارتقاء می دهد، تعریف می شود(Jang et al., 2017). در مقایسه با سایر سبک های رهبری، این سبک رهبری ارزش های محیطی قوی تری را برجسته می کند، که در طول فرآیندهای سازمانی، فعالیت ها و شبکه سازی مرتبط نیز اجرا می شود. همچنین رهبری زیست محیطی به توانایی تاثیرگذاری بر افراد و بسیج سازمان ها برای دستیابی به هدف پایداری اکولوژیکی بلندمدت تعریف شده است(Boiral et al., 2009).

4) رهبری اخلاقی: رهبران اخلاقی رفتار مناسب هنجاری را از طریق اقدامات شخصی و روابط بین فردی تقویت کرده و چنین رفتاری را از طریق ارتباط دو طرفه و تصمیم گیری برای پیروان ترویج می کنند(Ren et al., 2020; Siddiquei et al., 2021; Wang et al., 2017). رهبری اخلاقی حول احترام و ایمان به اخلاق، باورها و ارزش ها پذیرفته شده می چرخد. حقوق و حیثیت افراد دیگر را در نظر می گیرد. اعتماد، ایمان، انصاف، صداقت و توجه از عناصر اصلی رهبری اخلاقی هستند. در تعریف رهبری اخلاقی، اخلاق به ارزش ها و اخلاقیاتی اطلاق می شود که یک فرد یا یک جامعه به عنوان یک کل آن را معقول می داند که حاضر است از آن ها پیروی کند. بنابراین انتخاب یک رهبر اخلاقی نیز تحت تاثیر اخلاق اوست(Kumar, 2018). لذا رهبری اخلاقی یک ساختار سطح بالاتری است که ادراکاتی مانند صداقت، انصاف و مسئولیت پذیری را در برمی گیرد. مولفه های رهبری اخلاقی شامل انتظار سازگاری بین ارزش های مورد حمایت یک سازمان و سیاست های رسمی آن است (Eisenbeiss et al., 2015).

5) رهبری مسئولانه: سبکی از رهبری است که در آن رهبر از طریق تصمیم گیری گفتمانی، راه حل های توافقی را پیدا می کند(Javed et al., 2020). بر ایجاد رابطه و اشتراک گذاری متقابل تمرکز دارد. رهبری مسئولانه به عنوان یک پدیده رابطه ای و اخلاقی است که در فرآیندهای اجتماعی تعامل با همه ذینفعان مربوطه رخ می دهد(Liao & Zhang, 2020)؛ به این معنا که رهبری مسئول، ادعاهای مختلف همه ی ذینفعان را مطابق با منشور اخلاقی سازمان می سنجد و میان آن توازن برقرار می کند؛ سپس برای ایجاد و حفظ روابط پایدار و قابل اعتماد با ذینفعان، باهدف دستیابی به توسعه پایدار سازمان و جامعه تلاش مضاعفی را از خود نشان می دهد. هدف رهبری مسئولانه ایجاد روابط سودمند متقابل با ذینفعان درون و بیرون سازمان از طریق انجام فعالانه مسئولیت اجتماعی سازمان، به منظور تحقق منافع متقابل و اهداف مشترک است(Song et al., 2009).

6) رهبری خدمتگزار: بر مبنای این سبک رهبری، رهبر خدمتگزار شخصیتی نوع دوست را به نفع پیروان به تصویر می کشد و با فراهم کردن فرصت هایی برای تجربه و بهبود شرایط مادی و معنوی آن ها به سمت رشد و یادگیری سوق می دهد(Darvishmotevali & Altinay, 2022; Siddiquei et al., 2021). درواقع رهبر خدمتگزار کسی است که هدفش خدمت به پیروان و اطمینان از برآورده شدن نیازهای آن ها است(Eva et al., 2019). یکی از ویژگی های بسیار مهم رهبران خدمتگزار که آن ها را از سایر رهبران متمایز می کند، مراقبت و توجه به جامعه است. رهبران با توجه به دیدگاه کل نگر خود نسبت به سازمان، محیط و جامعه در ارائه پشتیبانی، هدایت و منابع برای پیروان نقش فعالی دارند. لذا رهبران خود را به عنوان الگوی ایفای مسئولیت های اجتماعی معرفی می کنند. رهبران خدمتگزار درک مثبت پیروان خود را از رفتارهایی با الگوبرداری از ارزش های محیطی افزایش می دهند(Ying et al., 2020).

7) رهبری اصیل: رهبری اصیل فراتر از اصالت رهبر به عنوان یک شخص بوده و روابط معتبر و پایدار با پیروان را در برمی گیرد. مشخصه این روابط عبارتند از: الف) شفافیت و اعتماد، ب) هدایت پیروان به سمت اهداف شایسته، و ج) تاکید بر توسعه پیروان(Chang et al.,2020). رهبر با وفادار بودن به باورها و ارزش های اصلی خود و نشان دادن رفتار اصیل، رشد پیروان را تا مدت زمانی که آن ها هم رهبر بشوند، تقویت می نماید(Gardner et al., 2005). رهبران معتبر همچنین می توانند از حالت های روان شناختی مثبتی که همراه با عزت نفس بالا هستند؛ مانند اعتمادبه نفس، امید و انعطاف پذیری الگوبرداری کرده و توسعه این حالات را در پیروان خود ارتقاء دهند. علاوه بر این آن ها از دیدگاه های اخلاقی مثبتی برای الگوبرداری استفاده می کنند، زیرا از طریق گفتار و کردار خود با شاخص ها و معیار های اخلاقی بالا ارتباط برقرار می نمایند(May et al., 2003).

8) رهبری ارزش محور: درواقع رهبری ارزش محور بیان می دارد که رهبران باید پایه ای قوی از ارزش ها، اصول یا اخلاق شخصی داشته باشند. تفکر تکرارشونده دیگر این است که ارزش های رهبر باید ارزش های سازمان را منعکس کند که به اعضای سازمان منتقل می شود یا حداقل توسط آن ها مورد پذیرفته قرار می گیرد(Graber & Kilpatrick, 2008). علاوه بر این، رهبری مبتنی بر ارزش یک فرآیند نفوذ پویا و تعاملی ایجاد می کند که در آن اعضای سازمان یکدیگر را برای کمک به دستیابی به اهداف تیمی و سازمانی یاری می کنند؛بنابراین رهبر باید از اتکا به کدهای اخلاقی و بیانیه ی ماموریت سازمان فراتر رود(Manz et al., 2010)