شهرنشینی و حاشیه نشینی ، ارمغان توسعه به جهان سوم
شهرنشینی و حاشیه نشینی ، ارمغان توسعه به جهان سوم
وجه مشخصه شهرنشینی جهان سومی ، ناموزونی و نابرابری است. اشاعه قابل توجهی از ثروت و از سوی دیگر اقلیت هایی که در فقر زندگی می کنند, از ناکامی های خط مشی شهری قلمداد می شوند. حاشیه نشینی از پیامدهای توسعه ناهمسو و بدریخت در نظام شهرنشینی است. کاربری های شهری در قشربندی اجتماعی و اقتصادی تاثیرگذار است و وقتی حاشیه نشینان خود را ناتوان از بهبود موقعیت اقتصادی- اجتماعی خویش احساس کردند, نوعی محرومیت در آنها بوجود آمده و آنها را به ارتکاب جرائم اجتماعی وادار کرده است.
توسعه شهرنشینی و پیدایش مناطق کلان شهری در کشورهای جهان سوم با توسعه شهرنشینی در کشورهای جهان صنعتی غرب که از فردای هجوم سیل آسای روستاییان به شهرها به ویژه شهرهای بزرگ در کشورهای در حال توسعه را باید در از هم پاشیده شدن نظام های سنتی تولید روستایی از یک سو و وجود فرصت های شغلی مناسب از سوی دیگر جستجو کرد. مهاجران به محله های مهاجرنشینی هجوم می برند که در حاشیه شهرها مانند قارچ رشد می کنند و آنان در جایی که «حاشیه گندابی» یا «آپاندیس نواحی شهری» نامیده می شود سکنی می گزینند. بسیاری از آنها در شرایطی زندگی می کنند که از کمترین امکانات اولیه نیز بی بهره اند. همزمان با افزایش مکانهای آلونک نشین، شاهد گسترش بی رویه نابرابری های اجتماعی، فقر، بیکاری، بزهکاری، تفاوتهای فرهنگی و بی سوادی هستیم. حلبی آبادها نتیجه کاربری ارضی نابرابر بین بخش های مختلف شهری است که به صورت های مختلف زمین ها را در خارج از محدوده ها در اشغال خود دارند. حلبی ابادها بدون امکانات بازافرینی، از لحاظ اشتغال و دیگر منابع می توانند حتی ریشه در مناطق روستایی داشته باشند. بیشترین امید آنها به کار در شهر می باشد.