عقد معاوضه چیست و چه تفاوتی با بیع دارد؟

11 شهریور 1403 - خواندن 5 دقیقه - 1313 بازدید


معنی معاوضه چیست؟

از نظر حقوقی، مبادله کالا به کالا را که از گذشته در جوامع بشری مرسوم بوده، قرارداد معاوضه می گویند. می توان گفت که مبادله کالا با پول که همان عقد بیع است، شکل تکامل یافته معاوضه است. به عنوان مثال اگر شخصی محصول باغ خود را با یک خودرو عوض کند، نام این قرارداد معاوضه است. اما اگر فردی محصول باغش را در ازای پول بفروشد، این معامله بیع نام دارد.

ماده ۳۳۸ قانون مدنی بیع را تملیک عین در قبال عوض معلوم معرفی کرده که با این تعریف تفاوتی بین عقد معاوضه و بیع وجود ندارد چون عوض معلوم می تواند کالا یا خدمت یا پول باشد، اما باید بدانید تفاوت معاوضه و بیع از نظر حقوقی در آثار ناشی از آنها و قواعد مربوط به آنها مشخص است.

مثلا بعضی خیارات فسخ مانند تاخیر ثمن، مختص عقد بیع هستند و در قرارداد معاوضه کاربردی نخواهند داشت. به عبارتی اگر طرفین معامله بخواهند دو مال یا کالا را بدون هیچ امتیازی با هم مبادله کنند، معامله آنها معاوضه نام خواهد گرفت و اگر مبادله آنها تبادل پول در ازای کالا باشد، بیع است.

بر اساس ماده ۴۶۴ قانون مدنی، مبادله مالی با مال دیگر بدون ملاحظه این که یکی از آنها مبیع و دیگری ثمن باشد، عقد معاوضه نام دارد. در عقد بیع، مورد معامله باید عین باشد، اما در معاوضه علاوه بر آن می تواند منفعت یا حق مالی بوده باشد.

اوصاف عقد معاوضه

طبق قانون قرارداد معاوضه دارای ویژگی ها یا اوصافی است که در ادامه می خوانید:

  • عقد معوض: هر دو طرف معامله در قبال مالی که به دیگری می دهند، صاحب مالی دیگر شوند.
  • عقد لازم: قرارداد معاوضه در حقیقت از عقود لازم است، یعنی پس از جاری شدن هیچ کدام از طرفین معامله نمی توانند آن را بر هم بزنند؛ مگر این که طبق شرایطی که در قانون تعریف شده، حق فسخ پیدا کنند یا برای این کار توافقی بین آنها باشد.
  • عقد تملیکی: یعنی اگر قرارداد به صورت صحیح جاری شود، طبق قانون بلافاصله پس از عقد، کالاها از مالکیت صاحب قبلی خارج شده و تحت تملک طرف مقابل قرار می گیرد.

قواعد حاکم بر معاوضه

هر چند عقد معاوضه بسیار به قرارداد بیع شبیه است، اما مطابق ماده ۴۶۵ قانون مدنی، احکامی که مخصوص بیع است، در مورد معاوضه کاربرد ندارد. از سوی دیگر، احکام کلی بیع مانند لزوم تسلیم کردن مورد معامله، حق حبس، اهلیت طرفین معامله، قصد و رضایت طرفین و …، در مورد معاوضه نیز صادق است.

بنابراین خیارات فسخی که از احکام مختص بیع است، مانند خیار حیوان، تاخیر ثمن و مجلس در معاوضه راه نداشته و نمی توان با استناد به آنها قرارداد معاوضه را منحل کرد. در مثال دیگر، حق شفعه یا همان تملک سهم فروخته شده شریک توسط شریک دوم که از احکام مخصوص بیع است، در معاوضه راه نخواهد داشت.

اعمال قواعد بیع در معاوضه

همان طور که پیش از این گفته شد و طبق ماده قانونی مذکور در قسمت قبل، احکامی که مخصوص بیع است راهی در معاوضه نخواهد داشت. هم چنین در مورد کاربرد قواعدی مانند انفساخ عقد، حق فسخ به موجب اعسار خریدار و تلف شدن مورد معامله پیش از قبض که از قواعد خاص بیع هستند، در عقد معاوضه تردید وجود دارد و حتی بعضی معتقدند که در مورد معاوضه اصلا کاربرد ندارند.

خیار غبن در معاوضه

غبن که یکی از خیارات فسخ مربوط به قراردادهای بیع است، در مورد قرارداد معاوضه همیشه محل بحث بوده است. گروهی اعتقاد بر این دارند که معاوضه نیز مانند عقد صلح است که پایه آن بر اساس مسامحه شکل گرفته و طرفین فقط قصد دارند کالاهایشان را با یکدیگر مبادله کنند؛ درحالی که توجهی به تناسب ارزش ریالی کالاها ندارند. بنابراین معتقدند چون این قرارداد بر پایه مسامحه است، بر اساس ماده ۷۶۱ قانون مدنی، خیار غبن در مورد آن کاربرد ندارد.

البته باید توجه داشت که در عقد معاوضه همیشه نمی تواند این گونه باشد که طرفین توجهی به تناسب ارزش ریالی کالاهای مورد معامله نداشته باشند و فقط مسامحه بین آنها ملاک باشد. بر اساس این قاعده می توان گفت که با توجه به این که خیار غبن از قواعد کلی معاملات تجاری است، در مورد عقد معاوضه هم می تواند کاربرد داشته باشد.

از طرف دیگر همیشه یکی از طرفین معامله ممکن است طرف دوم را در مورد کیفیت کالای مورد معامله فریب دهد که در این صورت برای جلوگیری از زیان طرف دوم، باید ضمانت اجرایی قانونی مانند خیار غبن وجود داشته باشد.