نقش جهاد تبیین اسرای کربلا ؛ در جهانی و جاودانی شدن اربعین و عاشورا (قسمت چهارم: خطبه طوفانی و فوق العاده امام سجاد ع در مجلس یزید و فتح شام )
بسم الله الرحمن الرحیم
3 ) نمونه ای دیگر از جهاد تبیین و روشنگری امام سجاد علیه السلام هنگامی بود که اهل بیت امام حسین علیه السلام را ، درحالی که آنان را در یک ردیف با ریسمان بسته بودند ، وارد مجلس یزید نمودند، امام سجاد علیه السلام که از کوفه تا به شام ، زیر زنجیر بود خطاب به یزید فرمود : ای یزید تو را به خدا قسم چه گمان می بری اگر رسول خدا صلی الله علیه و آله مارا به این حال بنگرد ؟. همین جمله کوتاه امام که با نام بردن از پیامبرخدا (صلی الله علیه وآله )، انتساب خودشان را به آن حضرت بیان کرد ؛ تاثیر خودش را گذاشت و به دستور یزید ، ریسمان را از بازوان اسرا بریدند و زنجیر را از آن حضرت بر داشتند. (اللهوف علی قتلی الطفوف ، ص: 178 ).
4 ) مهم ترین فرصتی که برای امام زین العابدین علیه السلام برای جهاد تبیین پیش آمد و حضرت هم از آن کمال استفاده را برد و آنچه را که باید می گفت ، بیان کرد و در واقع تیر خلاص را به شامیان زد و آنها را متحول و منقلب ساخت ، روزی بود که یزید مجلس رسمی بزرگ تشکیل داده و امام سجاد علیه السلام را نیز ؛ به عنوان اسیر حاضر نموده بود و خطیبی درباری و دین به دنیا فروخته را ، بالای منبر فرستاد تا هرچه در توان دارد به علی و اولاد علی علیهم السلام سب و ناسزا بگوید و از یزید و معاویه و بنی امیه تعریف و تمجید نماید ، وقتی امام سجاد علیه السلام این وضعیت را مشاهده کرد فریاد زد :
« هان ای خطیب! وای بر تو! که خشنودی مخلوق ناتوان را به خشم خدای توانا خریدی! پس جایگاه خود را در آتش دوزخ آماده ساختی !» آن گاه رو به یزید کرد و فرمود: ای یزید به من اجازه بده تا بر فراز این چوبها بروم ( تعبیر به منبر نکرد ؛ چرا که چوب وقتی منبر است که حقایق و معارف انسانی و اسلامی بیان شود ، در غیر این صورت ، آن چوبهای به صورت منبر ، در واقع وسیله ای است برای از بین بردن منبر حقیقی )، و سخنانی درست و شایستهای بگویم که هم خشنودی خدا در آنها باشد و هم برای این مردم ، اجر وپاداشی داشته باشد ( یعنی در سخنان این خطیب نا نجیب ، نه تنها خشنودی خدا نیست و برای مردم اجر و پاداشی ندارد ، بلکه موجب غضب خدای سبحان و گناه و معصیت برای مردم است ) ، یزید نپذیرفت، اما با اصرار زیاد اطرافیان یزید و مردم ، او مجبور شد به امام سجادعلیه السلام اجازه ای ایراد خطابه دهد.
امام علی بن الحسین علیهما السلام وقتی بالای منبر قرار گرفت ، بعد از حمد وثنای الهی و معرفی خود آن چنان جهاد تبیینی انجام داد و فضایل اهل بیت عصمت و طهارت ، مخصوصا امیرالمومنین علی علیه السلام را در کاخ یزید و در مرکز دشمنی با علی و اولاد علی را ، بیان کرد که مانند طوفان ، کاخ استبداد یزید را متزلزل و حاضرین در آن مجلس را ، منقلب و گریان ساخت.
امام سجاد علیه السلام در آن فرصت طلایی به تبیین عظمت و جایگاه خاندانش پرداخته فرمودند:« هان ای مردم! خدا به ما(اهل بیت) شش نعمت گران بها و پر ارزش ارزانی داشته، و ما را به هفت ویژگی بر دیگر انسانها ، برتری و امتیاز بخشیده است.
خدا به ما دانش و بینش، حلم و بردباری، سخاوت و بخشندگی، فصاحت و سخنوری، جوانمردی و آزادگی، شجاعت و شهامت ارزانی داشته و گستره ی قلبهای مردم با ایمان را ، کانون مهر و عشق ما ساخته است.
و نیز خدای سبحان ، بر ما خاندان پر شکوه رسالت ، منت نهاده و ما را بوسیله این هفت نفر( که در عالم خلقت بی نظیر اند) ، بر همگان برتری بخشیده است.
و آن اینکه : 1 ) حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله از ماست .2 ) صدیق (نخستین ایمان آورنده به آن حضرت ، امیر مومنان علی علیه السلام) از ماست .3 ) جعفر طیار، آن شهید دلاور راه عدالت و آزادی از ماست .4) شیر شجاع حق و شیر پیامبر خدا (حضرت حمزه ) از ماست . 5 و6 ) دو فرزند ارجمند پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) امام حسن و امام حسین علیهما السلام از ماست .7 ) و آن آخرین امید و بزرگ اصلاحگر زمین و زمان ، در واپسین حرکت تاریخ ، از خاندان ما هست » ( مجلسی ، 1403 ، ج 45 ، ص 138 ).
امام سجاد علیه السلام ، علاوه بر تبیین عظمت و فضایل خاندانش به طور عام ، به تبیین فضایل جدش امیر المومنین علیه السلام و شناساندن درست آن حضرت به مردم شام ، به طور خاص پرداخت و حدود هفتاد فضیلت برای آن حضرت ، در کانون دشمنی و عداوت با آن حضرت ، برشمرد . مردم آن چنان منقلب شدند که صدای گریه و ضجه ای آنها از هر طرف بلند بود ؛ آخر کار به جایی رسید که یزید مجبور شد سخن امام سجاد علیه السلام را قطع نماید ، به همین منظور به موذن دستور داد که اذان بگوید و حضرت از اذان هم برای تبیین حقایق و افشاگری ظلم و جنایات یزید، کمال استفاده را برد ؛ زیرا وقتی موذن رسید به آنجا که گفت :« اشهد ان محمدا رسول الله » حضرت عمامه از سر برگرفت و فرمود : ای موذن بحق همین پیامبری که نام او را بردی خاموش باش ، سپس خطاب به یزید فرمود : ای یزید این پیامبر بزرگوار جد تو است یا جد من ؟ اگر بگویی محمد (صلی الله علیه وآله) جد تو است ، همه می دانند که دروغ می گویی ! و اگر می گویی که جد من است ، پس چرا اهل بیت او را کشتی !(بحار الانوار، ج45 ، ص139 ) و بانوان و دختران حرم او را به اسارت آوردی؟ (در سوگ امیر آزادی ، ص 347 ).
براستی اگر این جهاد تبیین ها و روشنگری و افشاگری های امام سجاد علیه السلام و زینب کبرا سلام الله علیها و سایر اسرای کربلا در شام نبود ، دیگر چه کسی می توانست در کانون دشمنی با بنی هاشم مخصوصا امیرالمومنین علیه السلام تا پایان حکومت بنی امیه تا سال 132 هجری ، از فضایل بی شمار امیرالمومنین علیه السلام سخن بگوید و شخصیت های برجسته اهل بیت و فضایل آنها را بیان کند ؟ و تبلیغات سوء 46 ساله ای بنی امیه ، علیه امیرالمومنین علیه السلام را ، نقش بر آب نماید ؟! .
با توجه به اهمیت فوق العاده ای این جهاد تبیین و افشاگری های اهل بیت امام حسین علیه السلام در شام وکوفه است ، که می توان گفت جهاد تبیین اسرای کربلا ، نقش برجسته در حفظ و زنده نگهداشتن ، و جهانی و جاودانی ساختن عاشورا و اربعین دارد .
ادامه دارد ....
درسی که باید از جهاد تبیین عاشورائیان آموخت :
1 ) زندگی انسان در عرصه های مختلف آن ( از زندگی اجتماعی وسیاسی گرفته تا زندگی فرهنگی واقتصادی و نظامی و... ) خالی از رخ دادهای خوب یا بد نیست ؛ ولی آنچه که مهم و سرنوشت ساز است تبیین و روایتگری از آن حوادث و رخ دادها به طور صادقانه و شفاف و تبیین آن برای مردم است ؛ قبل از آن که دشمنان و مخالفان ، تفسیر و روایتگری خودشان را ، به نفع خود و با تحریف واقعیت ها ، به خورد مردم بدهند.
2 ) در این عصر و زمان مبارزه تبلیغاتی ، و جنگ روایتها و قرائتها ، و مخالفت با آموزه های دینی و بد تفسیر و تبیین کردن آنها ، وظیفه بس سنگین متوجه متولیان اموردینی ، بزرگان و آگاهان مسایل اسلامی است که با تبیین جهادی مسایل اسلامی ، و تفسیر درست و دقیق آموزه های انسان ساز دینی ، انجام وظیفه و ادای مسئولیت نمایند.