محسن علمداری
295 یادداشت منتشر شدهمعمایی به نام تفکر استراتژیک
در سالهای اخیر با توجه به افزایش تعداد شرکت ها که منجر به افزایش رقابت در بازار شده است، نیاز مداوم به بهبود استراتژی های تجاری وجود دارد. هدف همه شرکت ها به حداکثر رساندن بازده و سوددهی است. رقابت معمولا در زمینه کسب و کار سالم است زیرا مستلزم بهبود مستمر است که در دراز مدت منجر به افزایش سود و گسترش تجارت می شود.تفکر استراتژیک معمولا در برنامه ریزی استراتژیک، تدوین و اجرا مفید است. معمولا شامل تفکر انتقادی با در نظر گرفتن گذشته، حال و آینده است. معمولا جنبه هایی که احتمال وقوع در آینده وجود دارد مانند فرصت ها، ریسک ها و روندها را پیش بینی می کند.این معمولا به استفاده از فرصت ها در زمینه بازار کمک می کند تا با اجرای استراتژی هایی برای اجتناب از آن، سود را به حداکثر برسانیم و از ضرر جلوگیری کنیم . انجام همه این فعالیت ها توسط یک فرد امکان پذیر نیست. بنابراین این ایده کار به عنوان یک تیم را به ارمغان می آورد که معمولا در تدوین و اجرای استراتژیک مفید است. کار تیمی معمولا به بهبود خلاقیت کمک می کند.این معمولا خروجی را بهبود می بخشد زیرا فرد قادر به بهبود تفکر استراتژیک است. در وهله اول، نتایج ممکن است چندان خوب نباشد، اما با گذشت زمان، تیم بهبود می یابد و نتایج بهتری به دست می آید.یکی از جنبه های خوب یک تیم این است که کار تیمی باید خودگردان باشد. این امر لزوم پیگیری منظم را از بین می برد زیرا اعضای تیم انگیزه درونی دارند که به آنها انگیزه برای عملکرد بهتر و بهتر می دهد. تیم باید اهداف خود را به وضوح درک کند، نقش های خاص خود را شناسایی کند، بین آنها اعتماد ایجاد کند و یکدیگر را با وجود ضعف یا قوت بپذیرد.