آرامش روانی
آرامش روانی
آرامش در لغت به معنی حالتی نفسانی همراه با آسودگی و ثبات است (دهخدا،1377: ج 1، ص 98) و نیز به معنای آرامش و سکون می باشد.(ابن منظور،1413: ج 8، ص 204)
در اصطلاح، اسم مصدر از آرمیدن است و در برابر اضطراب و دلهره بکار می رود و به حالت نفسانی و صفت روانی و قلبی خاص (آسودگی خاطر، ثبات و طمانینه) گفته می شود.(دهخدا،1377: ج 1، ص 98)
آرامش در دو سطح فردی و اجتماعی قابل بررسی است که بعد اجتماعی آن را می توان امنیت نامید.در این پژوهش، منظور از آرامش، آرامش روانی فردی است. عواملی مانند از دست رفتن منفعت و به مخاطره افتادن آن، انسان را مضطرب و آشفته می سازد و در حوادث تلخ و فراز و نشیب های زندگی، آدمی را در بحران های روانی و روحی قرار می دهد. زیرا کسی که حفظ منافع را هدف اصلی خود می داند هرگاه آن را در مخاطره ببیند زندگی خود را پایان یافته تلقی می کند و امیدی برای زیستن نمی یابد و در مراحلی نیز، دست به انتحار می زند.در این میان، داشتن جهان بینی توحیدی است که از اضطراب آدمی می کاهد و به وی آرامش قلبی می بخشد. زیرا کسی که اصول زندگی اش بر توحید مداری استوار باشد هرگز دچار بحران روانی نمی گردد و ترس و تردید، او را فرا نمی گیرد و در مقاطع خطیر و حوادث ناگوار، خود را نمی بازد.اینها تعالیمی است که قرآن به ما آموخته و فرد موحد و متاله، حوادث جهان را معلول نظام الهی و ناشی از اذن و تدبیر خداوند می داند از این رو، روحیه خود را با توکل به خدای متعال، تقویت و هر حادثه تلخ و شیرینی را برای خود، امتحان الهی تلقی می کند.چنین فردی، سرنوشت خود را تنها در مجاری امور طبیعی و مادی جهان نمی جوید و آن را بدست تدابیر شخصی نمی سپارد بلکه، پدیده های آفرینش را جنود الهی می داند و عوامل افسردگی و یاس و اضطراب را با همین بینش، تفسیر می کند. در مصائب به بن بست نمی رسد و دست خدا را در تمام حیاتش می بیند و در مشکلات و گرفتاری ها از او مدد می جوید؛ بنابراین از آرامش و اطمینان قلبی برخوردار می شود.با این وصف، بردباری به تقویت شخصیت و افزایش توانایی انسان در برابر سختی ها و بارهای سنگین زندگی انجامیده، اعتدال روانی انسان را حفظ می کند. داشتن آرامش، مانع از بروز اضطراب و روان پریشانی بدنی و احساس ناایمنی در فرد می شود. و وی را از احساس پوچی و بی هدف بودن و ترس از آینده می رهاند.در همین راستا است که خدای سبحان در دو آیه زیر به یاری جستن و استعانت از صبر و نماز در برابر مشکلات زندگی دعوت کرده است.حتی استعانت از صبر، دارای اهمیتی بیشتر نسبت به استعانت از نماز است. این موضوع از تقدم واژه صبر بر صلاه به دست می آید.
قرآن کریم در این زمینه می فرماید:
· واستعینوا بالصبر والصلاه وانها لکبیره الا علی الخاشعین (بقره، 45 )؛ از صبر و نماز [برای حل مشکلات خود و پاک ماندن از آلودگی ها و رسیدن به رحمت حق] کمک بخواهید و بی تردید این کار جز بر کسانی که در برابر حق قلبی فروتن دارند دشوار و گران است.
· یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر والصلاه ان الله مع الصابرین (بقره، 153)؛ای اهل ایمان از صبر و نماز [برای حل مشکلات خود و پاک ماندن از آلودگی ها و رسیدن به رحمت حق] کمک بخواهید زیرا خدا با صابران است.
نتیجه این استعانت از صبر و نماز این است که بردباران به هنگام بروز ناخوشایندی، اصل و مبدا و بازگشتگاه خویش را یادآور شده، بدین وسیله امداد الهی و رحمت خداوندی را بر خویش سزاوار می گردانند.
· و لنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین (بقره،155)؛ و بی تردید شما را به چیزی اندک از ترس و گرسنگی و کاهش بخشی از اموال و کسان و محصولات [نباتی یا ثمرات باغ زندگی از زن و فرزند] آزمایش می کنیم و صبرکنندگان را بشارت ده.
· الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله وانا الیه راجعون (بقره،156)؛ همان کسانی که چون بلا و آسیبی به آنان رسد گویند: ما مملوک خداییم و یقینا به سوی او بازمی گردیم.
· اولئک علیهم صلوات من ربهم ورحمه واولئک هم المهتدون (بقره،157)؛ آنانند که درودها و رحمتی از سوی پروردگارشان بر آنان است و آنانند که هدایت یافته اند.
· قال رسول الله (ص): یابن مسعودقول الله «ولنبلونکم بشیء من الخوف...وبشر الصابرین»قلنایارسول الله فمن الصابرون؟ قال: الذین یصبرون علی طاعه الله واجتنبوامعصیته، الذین کسبواطیباو انفقواقصداوقدموافضلافافلحوا (مجلسی،1403: ج 74، ص 93).
از رسول خدا (ص) روایت شده...که فرمود:ای پسر مسعود، سخن خداوند است:«ولنبلونکم بشیء من الخوف...وبشر الصابرین» به آن حضرت عرض کردیم: صابران چه کسانی هستند؟ فرمودند:کسانی که بر اطاعت خدا صبر می نمایند و از گناهان دوری کرده اند، کسانی که روزی پاکیزه کسب کرده و در انفاق میانه رو هستند و زیادی درآمد خود را انفاق نموده اند، پس آنان رستگار گشته اند.
نکته تفسیری این آیه این است که؛ جهان بینی مومنان صابر (از خدا بودن و بسوی او بازگشتن) دلیل صبر و استقامت آنان در برابر مشکلات و دشواری ها است.
دلالت آیه به ایجادآرامش روانی در نتیجه بردباری و ارتباط مفهومی با مسئله صبر از رابطه «بشر الصابرین» با «اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمه» به دست می آید؛ که در نتیجه آن، صابران، مشمول صلوات و رحمت الهی گشته و به آرامش روحی و روانی می رسند چونکه اقتضاء ایمان به مبدا و معاد-که مستفاد از قول «انا لله و انا الیه راجعون» بردباران است- مقتضی داشتن امنیت روانی است؛ بنابراین بین صبر و آرامش درونی رابطه ملازمت وجود دارد. از اینروست که برخی صبر را مترادف واژه سکن نیز دانسته اند.
نکته دیگری از این آیه می فهیم این است که خوف، حالتی روانی و برهم زننده آرامش است و رفع آن ملازم با آرامش است. ترس منشا اضطراب بوده و نفی آن موجب برطرف شدن اضطراب می شود.کمک گرفتن از صبر و اقامه نماز راه های موفقیت و پیروزی بر مشکلات و نیز توفیق در پرهیز از محرمات الهی و انجام دستورات الهی را در پی دارد. استعانت از خدا بر اساس توحید افعالی موجب آسانی انجام امور در زندگی بر طبق مکتب قرآنی است.
· و قال الملا من قوم فرعون اتذر موسی و قومه لیفسدوا فی الارض و یذرک و آلهتک قال سنقتل ابناءهم و نستحیی نساءهم و انا فوقهم قاهرون (اعراف، 127)؛اشراف و سران قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را رها می کنی تا در این سرزمین فساد و تباهی کنند و تو و معبودهایت را واگذارند؟ گفت: به زودی پسرانشان را به صورتی وسیع و گسترده به قتل می رسانیم و زنانشان را زنده می گذاریم و ما بر آنان چیره و مسلطیم.
· قال موسی لقومه استعینوا بالله واصبروا ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده والعاقبه للمتقین (اعراف، 128)؛موسی به قومش گفت: از خدا یاری بخواهید و شکیبایی ورزید، یقینا زمین در سیطره مالکیت و فرمانروایی خداست، آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد می بخشد و سرانجام نیک، برای پرهیزکاران است.